/ همیشه حرفم را میزنم و پشیمان هم نیستم
/ باید بدانی با چه لحنی صحبت کنی
/ جو جامعه متمایل به مطرح نکردن اعتراض است که در نهایت به ضرر جامعه و مردم تمام میشود
/ مسامحه کاری باعث ماندگاری خطا میشود
/ بعد از سربازی روحیهام طوری شده که حتماً باید حرفم را بزنم
شما وقتی به کسی اعتراض یا انتقادی دارید، چقدر حاضرید رک و روراست به او بگویید؟ مثلاً وقتی در صف نانوایی ایستادهاید و نانوا به آشنای خود خارج از نوبت نان میدهد، یا کارمند اداره یا بانک کار شما را به درستی انجام نمیدهد و پارتیبازی میکند، یا همسایهای که با ایجاد سر و صدا مزاحم استراحت شما میشود و حتی معلمی که روش تدریس و رفتارش با فرزندتان مناسب نیست.
آیا چشم در چشم افراد اعتراضتان را به صراحت مطرح میکنید یا مثل خیلیها با بیتفاوتی چشمپوشی کرده و به اصطلاح دنبال دردسر نمیگردید و نمیخواهید کسی از شما گلایهمند شود؟
محمد احسانی کارمند ٣٣ ساله اداره بهزیستی است که در بخش اورژانس اجتماعی کار میکند.
او معتقد است که مطالبهگری اصلی مردم در زمینه بیثباتی و اختلاف قیمت اجناس است. همچنین پارکهای بیجای اتومبیلها در سطح شهر که بخصوص برای خودروهای اورژانس ایجاد مشکل میکند.
او میگوید: «بارها شده که اعتراض کردهام؛ اما طرف مدعیام شده و گفته به شما ربطی ندارد؛ هر کاری میخواهی بکن.»
وی ادامه میدهد: «در زمینه بیثباتی و تفاوت قیمتها هم بارها اعتراض کردهام؛ مثل وقتی که یک بسته چای را از ١٨ تا ٢٥ هزار تومان قیمت گرفتم و نهایتاً آن را از یک مغازه ١٦ هزار تومان خریدم. وقتی برای اعتراض این را به فروشندهای که ٢٥ هزار تومان قیمت داده بود گفتم، گفت خب همیشه برو از همان جا بخر.»
به گفته احسانی، در رابطه با ادارات و بانکها نمیشود انتقاد را به همین صراحت مطرح کرد. چون آنقدر درک نمیکنند که حقیقت را میگوییم و در مقابل کارمان را انجام نمیدهند.»
زهرا رحیمزاده ۳۵ ساله میگوید: «کمتر حاضرم درخواست و یا انتقادم را به صراحت بگویم. مثلاً اگر به موتورسیکلتی که در کوچه به شدت گاز میدهد اعتراض کنم، میگوید کوچه مال همه است. اما در جایی مثل مطب پزشک اگر خارج از نوبت رد کنند، حتماً اعتراضم را میگویم.»
پوریا مقصودی ۳۰ ساله میگوید: «شخصیت من طوری است که اکثر مواقع حرفم را راحت میزنم و زیاد هم برایم پیش آمده است. مثل وقتی که بر سر گرانفروشی یک کفش با فروشنده شیرازی دعوایم شد یا همسایهمان که در مسکن مهر فرهنگیان مرتب با همسرش دعوا داشت و امان ما را بریده بود. من هم رفتم درِ خانهشان را زدم و گفتم جر و بحث برای همه است؛ ولی خواهشاً رعایت آرامش همسایهها را هم کنید. در صورتی که خیلی از همسایهها میگویند رویمان نمیشود بگوییم و اعتراض کنیم.»
فاضل زردشت مسئول بوتیک مارک در پاساژ پردیس است. او میگوید: «اگر بخواهد حقم ضایع شود، همیشه حرفم را میزنم و پشیمان هم نیستم. هزار بار دیگر هم پیش بیاید، میگویم؛ حتی اگر طرف آشنا باشد یا این که با من لج کنند و مثلاً در ادارهای یا بانکی کارم را انجام ندهند. این طوری حرف دلم را زدهام و نشده که به خانه بیایم و در خودم بریزم و ناراحت باشم.»
با خنده ضربالمثلی را مطرح میکند: «از قدیم میگویند آدم حرفش را بزند بد شود، بهتر است که نزند خر شود.»
به بیان زردشت حق همسایه فرق میکند و احترامش واجبتر از بقیه است.
او میگوید: «البته همیشه باید طوری صحبت کرد که طرف مقابل ناراحت نشود. باید بدانی با چه لحنی صحبت کنی.»
حجت شرفدینی هنرآموز کامپیوتر هنرستان شهید باهنر نیریز است. به نظر وی این که با طرف مقابل رک و روراست صحبت کنی بهتر است تا این که بخواهی کانال بزنی و از راه دیگری وارد شوی. چون ممکن است داستان به شکلی دیگر رقم بخورد و فرد واسطه به گونهای دیگر پیامتان را انتقال دهد و وضعیت بدتر شود.
میگوید: «اگر خواسته ما به حق باشد، نباید بترسیم؛ مگر به حق نباشد که هر جا باشد محکوم است.»
بارها شده که وی حرفش را رک و روراست مطرح کرده؛ اما سوء برداشت شده که رعایت احترام ننموده است. شاید به همین خاطر است که میگوید متأسفانه جو جامعه متمایل به مطرح نکردن اعتراض است که در نهایت به ضرر جامعه و مردم تمام میشود.
شرفدینی ادامه میدهد: «شاید ظاهراً اگر در صف نانوایی کسی به نانوایی که پارتیبازی میکند اعتراض نکند مهم نباشد؛ اما فرد خطاکار جری میشود و عادت میکند هر کاری بکند و کسی کاری به کارش نداشته باشد. این مسأله از نظر اجتماعی و اخلاقی هم روی طرف مقابل اثر بد میگذارد. ولی اگر فرهنگسازی شود، جامعه اصلاح میشود.»
علی مقدم کارمند اداره امور مالیاتی است. او نیز میگوید: «من در بین همکاران و خانواده معروف به شفافیت هستم. چون معتقدم باعث میشود عدهای که حتی ناآگاهانه خطایی انجام میدهند، خود را اصلاح کنند.»
وی ادامه میدهد: «فرهنگ ساختنی است. اگر خطاها را تذکر دهیم و در خودمان هم نهادینه کنیم، کمک میکند که افقهای دید بلندتر باشد و خطاهای سیستمی در جامعه و به تبع آن در خانواده هم کمتر شود. بعضی وقتها مسامحه کاری باعث ماندگاری خطا میشود. ضمن این که اگر هم طرف مقابل به خطایش آگاه است و آن را برطرف نمیکند، امکان برخورد قانونی آن فراهم میشود.»
وی در پاسخ به این سؤال که اربابرجوع چقدر حاضر است انتقاد یا اعتراضش را صریح به شما بگوید، عنوان میکند: «نوع برخورد افراد در ارتباطات اجتماعی مهم است. در واقع اگر بتوانیم با تعامل مناسب فاصلهمان را با افراد کم کنیم، معمولاً فرد مقابل اگر اعتراضی داشته باشد، راحتتر بیان میکند.»
نورالدین بیگی در کار خرید و فروش سنگ است. او میگوید اگر به مواردی که اعتراض داریم واکنش نشان ندهیم، به مشکل بر میخوریم؛ پس باید حرفمان را بزنیم.
وی ادامه میدهد: «بعد از سربازی روحیهام طوری شده که حتماً باید حرفم را بزنم.»
م. طاهری دختر دانشآموز مقطع متوسطه اول است که میگوید: «من همیشه اگر به معلم انتقادی داشته باشم، سعی می کنم به صراحت بگویم.»
اما دوستش نظر دیگری دارد و ادامه میدهد: «یک بار به روش تدریس معلممان ایراد گرفتم. اما باعث شد تا آخر سال من را کم محل کند و حتی در نمراتم تأثیر گذاشت.»
ع. ش کارمند یکی از ادارات نیریز است که همیشه نسبت به کمکاری همکارانش و این که بار اضافی را روی دوش او میاندازند گلایه دارد. او اما میگوید که علیرغم اعتراض همیشگیاش کسی به او توجه نمیکند و حتی چند بار باعث توبیخش شده است.
وی عنوان میکند: «با وجودی که از خیلی از نیروها قدیمیتر هستم، اما چون شرکتی هستم، در مقابل همکارانم که استخدام هستند قدرتی ندارم و زورم به آنها نمیرسد. دیواری از دیوار من کوتاهتر پیدا نمیکنند و همیشه احساس تبعیض میکنم.»