دکتر مختار کمیلی
پژوهشگر تاریخ و فرهنگ
در درازنای تاریخ فرهنگی، دینی و ادبی مردم نجیب نیریز، دانشیمردانی درخشیدهاند که نگارش زیستنامه آنها از بایستهترین بایستهای فرهنگی ماست. یکی از این دانشیمردان آیتا... سیدمحمد فقیه، زیدَ عزُّهُ، امامجمعه ادیب است که در زمینههای گوناگون، بویژه در زمینه تاریخ ادبی نیریز در روزگار قاجاری اطلاعات و اسناد بس ارجمندی دارد. نگارنده با تهیدستی علمی از گلستان فرزانگی و ادبیّت این عالم فرزانه، دامنی بس کوچک، هدیه اصحاب را فراهم آورده است.
بگذارید نوشتار خود را با خاطرهای ماندگار از زنده و شیرینیاد،
بهشتیروان استادم دکتر غلامرضا افراسیابی آغاز کنم. وقتی که بنده در
سالهای ٧٤-٧٥ به شرح سندبادنامه ظهیری سمرقندی که موضوع پایاننامه
کارشناسی ارشدم بود میپرداخت، کمابیش به ابیات تازی کتاب برخورد میکرد
که از ترجمه آنها ناتوان میشد. روزی در محضر مبارک استاد فقید، شِکوه سر
دادم که از گزاردن پارهای از ابیات تازی کتاب درماندهام. یادش به خیر و
فردوس آرامش و خرسندی بهره کوششهای بیدریغ فرهنگی وی باد، میدانست که
نیریزیام و سخت دلبسته زادگاهم. فرمود نزد امام جمعه شهرتان برو و از
دانش و فضل این مرد، استفاده ببر. سپس افزود: امام جمعه شهرتان آیتا...
فقیه را در دفتر استادان دانشگاه آزاد اسلامی واحد فسا زیارت کردهام، در
این مرد فضیلتی و معنویتی است که مرا شیفته او کرده است.
پس از مدتی، استادم نسخهای از کتاب ارزشمند «سلطانالعشّاق» خود را به من
سپرد که به آیتا... فقیه برسانم و رساندم. بهشتیروان، دکتر افراسیابی در
شمار استادانی بود که تا در کسی فضیلتی نمیدید، زبان به ستایش و تمجید او
نمیگشاد.
نقش آیتا... فقیه در تدوین تاریخ ادبی نیریز
من از آغازین روزهای دوران کودکی تا سالهایی از روزگار جوانیام را در محله
شادخانه زندگی کرده و با مسجد بازار (جامع صغیر) که در این محله است و با
ائمه جماعت آن، آیتا... سیدمحمد فقیه و مرحوم آیتا... سیدعلی فقیه
دمساز بودم. امّا بعدها به سبب تحصیل و کار، سالیانی از این مسجد و محله
دور افتادم تا این که روزی مبارک از روزهای سال ١٣٨٤، خداوند بزرگ توفیقی
داد و با امام جمعه ارجمند در دفتر استادان دانشگاه آزاد اسلامی واحد
نیریز، هم سخن شدم.
معظّم له دلسوزانه به بنده فرمود که سینهاش لبالب از آگاهیهای تاریخی
راجع به بزرگان و شاعران نیریز است، میترسم که پس از من، این اطلاعات به
خاک سپرده شود. ای کاش این اطلاعات جایی ضبط میشد.
بنده بیدرنگ آمادگی خود را برای نگاهداشت و حفظ دانستهها و در
سینهنهفتههای آیتا... فقیه اظهار کرد و از معظّمله وقت خواست که به
حضورشان برسد. ایشان سخنی بدین مضمون فرمودند که هر وقت بیایی در خانه
ما به رویتان باز است.
فرصت را غنیمت شمردم و برای روز بعد، وقت ملاقات و گفتگو گرفتم.
روز بعد به اتفاق دوستم استاد مهدی جلالیان و دوربین فیلمبرداریاش به خدمت آیتا... فقیه رسیدم.
معظّمله چندین ساعت با گشادهرویی پیرامون خاندانهای اصیل نیریز و
شاعران و بزرگان این شهر سالخورده سخن گفت. نشستهای نگارنده با ادیب
فرزانه از آن روز به بعد تداوم یافت و گفتهها و اسناد بینظیر ایشان
دستمایه ارزشمندی برای پژوهشهای ادبی و تاریخی اینجانب در زمینه تاریخ
ادبی نیریز گردید.
بطور کلّی دانستههای ادبی و تاریخ ادبی کمنظیر و گاه بیهمتای امامجمعه
ادیب ما، برآمده از گفتارهایی است که از پدر و پدربزرگشان، رحمتا...
علیهما، شنیدهاند و یا مستند به اسناد و مدارکی است که از نیاکان
نیکاندیش وی بدو رسیده است.
میزان در سینهنهفتهها و اسناد آیتا... فقیه راجع به شاعران دوره قاجار نیریز: سحاب، شعله، شهاب، شمسالمعالی و ... قابل اعتناست که نمونهوار، در زیر به چند مورد اشاره میشود.
زندگی و شعر شعله نیریز
درباره شعله نیریزی و شعرش جز مقدمهای که زندهیاد مرحوم نورانی وصال بر
خسرو و شیرین (فرهاد و شیرین) شعله نوشتهاند، مطالب خواندنی دیگری وجود
ندارد. امام جمعه ادیب ما در پیوند با زندگی شعله و شعرش، در سینه
نهفتههایی دارند که در دیباچه فرهاد و شیرین شعله به تصحیح نگارنده آمده
است. از جمله این که ایشان درباره نیروی بدنی شعله فرمودند که: شعله بس
توانمند بوده به گونهای که میتوانسته با هر یک از دستهای خود، دُم اسبی
را که بشتاب ره میپیمود بگیرد و به ایستادنش ناگزیر سازد. همچنین گفتند که
مردم نجیب نیریز فرهاد و شیرین را به آهنگ ویژهای میخواندهاند. در
مراسم آیین رونمایی فرهاد و شیرین، دوست ما آقای علیرضا معانی به همان
آهنگ ویژه، ابیات آغازی فرهاد و شیرین را به زیبایی خواندند.
وقتی فرهاد و شیرین شعله منتشر شد، ادیب فرزانه ما، آن را بدقت به مطالعه
گرفتند و نکاتی ارزنده را به نگارنده گوشزد کردند، از جمله فرمودند لوله
کردن سینی مسی بوسیله پنجههای دست که نشان از نیروی بدنی است و در صفحه
١٧ فرهاد و شیرین آمده راجع به زینالعابدین خان است نه شعله.
توجه آیتا... به نسخه بدلهای منظومه فرهاد و شیرین برای بنده جالب و
شگفتانگیز بود. در یک مورد اشاره کردند که پس از این بیت، چنین بیتی را
مردم میخواندند و در نسخه بدلها ضبط نشده است.
دانستهها و اسناد راجع به شهاب و سحاب
در سینه نهفتهها و اسناد آیتا... پیرامون زندگی و شعر شهاب بیش از شاعران دیگر نیریز است.
بیهیچ گونه مداهنه و گزافگویی، اگر در سینه نهفتهها و اسناد امامجمعه
ادیب ما راجع به سیداشرف شهاب در اختیار بنده قرار نمیگرفت، اطلاعات
زیستنامهای ما درباره شهاب بسیار ناقصتر از آ نچه در دیباچه دیوان شهاب
به تصحیح نگارنده آمده است، میبود.
آیتا... فقیه نمونههایی از خط سیداشرف در اختیار دارند که میتواند
دستمایه ارزشمندی برای پژوهشگران تاریخ و سیر خوشنویسی در نیریز و
زیستنامه خطاطان زادگاه احمد نیریزی باشد.
ادیب فرزانه ما، اسناد و احکام حکومتی بینظیری درباره شهاب دارند که تصویر پارهای از آنها در صفحات پایانی دیوان شهاب آمده است.
اسناد و در سینه نهفتههای ادیب فرزانه ما پیرامون زیستنامه سیدنعیم سحاب و
شعرش نیز بیمانند و بس گرانبهاست. گوشهای از این اسناد و در سینه
نهفتهها در دیوان شهاب آمده و امید است که به صورت گستردهتر در دیباچه
دیوان سحاب که نگارنده آن را در دست تصحیح دارد، بیاید. هرگز و هرگز
لحظهای که خبرِ یافتِ دستنویس سحاب را به ادیب فرهیختهمان دادم از یاد
نمیبرم. چون به معظّم له گفتم که دیوان سیدنعیم سحاب را درکتابخانه مرکز
دایرهالمعارف اسلامی یافتهام، با لحنی که باران شوق و وجد و مسرّت از آن
میبارید، فرمود که امروز عجب بشارتی به من دادی، عجب بشارتی! شادمانگی
ادیب فرزانه، گرد خستگی چندینساله را از جان من سترد. اسناد ادیب
فرهیخته ما پیرامون نیاکان سحاب، شیخ الاسلامهای نیریز، سیدعفیفا و
سیدنعیم بزرگ و ... نیز بیمانند و بیهمتاست. امید که در مجموعهای گرد
آیند.
عمّان نیریزی
روزی به مناسبتی این بیتتازی ابوتمام، شاعر عرب، را که شاعر اهل بیت
زندهیاد محمدرضا عمّان در آغاز قطعهای در سوگ ضیغمالایاله نقل کرده،
نزد امام جمعه ادیب میخواندم که:
هیهات أن یاتیالزمانُ بمثله
إنّ الزمان بمثله لبخیلُُ(**)
معظّمله بیدرنگ از حافظه قوی خود فرمودند که بعضی میگویند: إنالزمان
بمثله لَعقیمُ، هرچند که قافیه این بیت در دیوان ابوتمام به صورت لبخیل
است و حرف پایانی و اصلی کلمه قافیه (حرف رَوی) در قطعه شاعر، حرف لام است،
اما خوانش آیتا.... ، بس سازگارتر با واژههای دیگر در چینش افقی بیت
است. احتمالاً شاعر دیگری، قافیه این بیت ابوتمام را به صورتی که ادیب ما
قرائت کردند تغییر داده است.
تدریس مطوّل
روزی مبارک و فرخنده، به مناسبتی این بیت شهاب را در محضر آیتا.... فقیه میخواندم:
مطوّل مختصر شد از بیانم
فصاحت چون بلاغت در لسانم
ادیب فرزانه فرمودند: «حدود چهل سال پیش مطوّل و مختصر را از آغاز تا
پایان در حوزه علمیه قم و بعد ازانقلاب در حوزه علمیه امام جعفر صادق(ع)
نیریز تدریس میکردم.»
نگارنده یادداشت زیر را در دیوان شهاب (ص ٤٣١) پیرامون کتاب مطوّل آورده است:
یکی از کتب برجسته حوزه بلاغت است. این کتاب را سعدالدین تفتازانی درگذشته
به سال ٧٢٩ نوشته است. بسیاری از مؤلفان قدیم و جدید برآنند که دو کتاب
مطوّل و مختصر تفتازانی از کتب برگزیده علوم بلاغی است.»
چکیده سخن این که امامجمعه فرهیخته ما، افزون بر زمینههای دیگر، با ادب
فارسی و تازی و بویژه با شعر و تاریخ ادبی نیریز در عهد قاجار، دمخور و
مأنوس است و بایسته و شایسته است دوستداران شعر و تاریخ ادبی نیریز و
بویژه دانشجویان رشته ادبیات، از اسناد و در سینهنهفتههای معظمله،
نهایت بهره را ببرند. انگیزه من در نگارش این نوشتار تنها بیان و تذکار
همین نکته است.
پینوشت:
*- پژوهشگر تاریخ و فرهنگ
**- محال است که زمانه همچون او را بیاورد و زمانه از آوردن مثل او بخیل است.