/مردم پول میدهند تا شاد باشند
/ هنرمندان تئاتر شهرستان با هم متحد نیستند
/ مسئولان با شادی موافق نیستند
/ در تئاترهایی که برگزار میشود، کل پول بلیط به کارگردان میرسد و یک ریال به بازیگران داده نمیشود
خوش صحبت است و از چهرههای طنزپرداز شهرستان. دل پُری دارد از مسئولان شهر؛ مسئولینی که به قول او انگار با شادی زیاد موافق نیستند...
عباس دهقان متولد ١٨ فروردین ١٣٦٣ و زادهی روستای حیدرآباد است. با وجود این که درسش را تا سیکل بیشتر ادامه نداده و شغل اصلیاش تأسیساتی و لولهکشی آب و فاضلاب و شوفاژ است، اما توانسته در تئاتر، حرفهایی برای گفتن داشته باشد.
در زیر گفتگویی با وی ترتیب دادیم که میخوانید:
- از چه سالی وارد کار تئاتر شدید؟
حدوداً از سال ٩٠-٨٩.
- چه آموزشهایی دیدید و در چه کلاسهایی شرکت کردید؟
راستش را بخواهید کلاس خاصی نرفتم. فقط چند دورهای در کلاسهای بازیگری فرهنگ و ارشاد شرکت کردم و چندین بار هم اداره فرهنگ و ارشاد بازیگرانی مانند استاد سپاسدار و خانم نوروزی را به نیریز دعوت کرد که با آنها همصحبت شدیم.
- بیشتر در چه زمینهای کار کردهاید؟ تئاتر یا تلویزیون؟
بیشتر در زمینه تئاتر، اما در مورد کارهایم باید بگویم در سه سریال به ایفای نقش پرداختهام که یکی از آنها تلهفیلمی به نام «گوشهچشم» بود که در شبکههای فارس، شما و آبادان پخش شد. دیگری سریالی به نام «سری اولیها» بود که در چهار قسمت آن با خانم شهربانو موسوی همبازی بودم. سریال «نیمدری» از دیگر کارهای سریالیام بود که در آن خانمها گیتی معینی و موسوی نیز نقش داشتند و هر سه کار طنز بود.
در اینجا جا دارد از پسرعمهام حسین مظفری تشکر کنم؛ کسی که مرا به کارگردان این سه سریال یعنی آقای مصطفی نامجو معرفی کرد و من پس از تست، برای شرکت در این کارها پذیرفته شدم.
- در مورد نمایشها چیزی نگفتید؟
«روزهای تلخ و شیرین» و «خونه تکونی شب عید» به کارگردانی سعید صالح که هر دو کار طنز بودند. «دویدن در شیب ملایم» به کارگردانی سپهر شعبانی که یک کار جدی بود و «علیمردانخان» به کارگردانی جواد علیمردانی که نمایشی برای کودکان بود.
- الگوی شما در کار بازیگری و نمایش کیست؟
در بازیگری پرویز پرستویی، خسرو شکیبایی و مهران مدیری و در تئاتر استاد سپاسدار و خانم گوهر خیراندیش.
در نیریز هم کار آقای محمد فروزان و خانم سمیه جعفری را قبول داشتم که متأسفانه از نیریز رفتند.
- استقبال مردم از کار نمایش و خصوصاً طنز چگونه است؟
استقبال مردم همیشه از کار طنز زیاد و چشمگیر بوده، ولی به کار جدی علاقه زیادی نشان نمیدهند. شاید باور نکنید، اما برای نمایش «دویدن در شیب ملایم» که یک کار جدی بود، شاید هر شب ٢٠ نفر هم به سالن نمیآمد؛ اما زمانهایی که نمایش «روزهای تلخ و شیرین» به اجرا درمیآمد، سالن پر بود و این کار حتی در زندان هم اجرا شد که با استقبال خوبی روبرو شد. من فکر میکنم مردم به شادی نیاز دارند و پول میدهند تا شاد باشند؛ نه این که گریه کنند.
- به نظر شما دلیل بیرونقی تئاتر شهرستان در چیست؟
هنرمندان تئاتر شهرستان با هم متحد نیستند و واقعیت این است که هر کس ساز خودش را میزند و میخواهد آن یکی را زمین بزند. کلاً در تئاتر نیریز مانند خودِ شهرستان، چند دستگی است و آن اتحادی که باید باشد، بین بچهها نیست. الان در نمایشها و تئاترهایی که برگزار میشود، کل پول بلیط به کارگردان میرسد و متأسفانه یک ریال دستمزد به بازیگران داده نمیشود که همین مسائل باعث دلخوری میشود. آیا این انصاف است؟ مگر بقیه بچهها زحمت نمیکشند؟ مگر وقت نمیگذارند؟
- اگر شما مسئولیتی داشتید، برای تئاتر شهرستان چه میکردید؟
در مرحلهی اول اینقدر سنگ جلویشان نمیانداختم. الان برای برگزاری یک جُنگ شادی به هزار تا مجوز نیاز است و هزار بهانه و ایراد میگیرند. مردم و خصوصاً جوانان به شادی نیاز دارند و من فکر میکنم مسئولان با شادی مخالفند. چرا در نیریز اینقدر آمار خودکشی و طلاق بالا رفته؟ چون در نیریز با شادی مردم مخالفت میشود.
در مرحله دوم تبلیغات رایگانی را مانند تابلوها و بنرها به تئاتر اختصاص میدادم. بودجههای فرهنگی که گهگاهی از طرف دولت واریز میشود، به تئاتر و برنامههایی نظیر آن اختصاص میدادم. یک سالن برای جُنگ شادی در نظر میگرفتم تا تئاتریها دغدغه این مسائل را نداشته باشند. همچنین چند طناز معروف را به شهرستان دعوت میکردم تا هم بچههای نمایش چیزهایی از آنها یاد بگیرند و هم مردم شادی کنند.
برنامهاتان برای آینده چیست؟
اگر مسئولان، نهادها و ادارات همکاری کنند، بنا داریم با آقایان روانشاد و دهقانپور مراسم شادی برای خانوادهها برگزار کنیم که امیدوارم موفق شویم.