تعداد بازدید: ۱۸۵۰
کد خبر: ۸۰۱۵
تاریخ انتشار: ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۰۷:۵۰ - 2020 10 May
گفتگو با مینا اکبری روزنامه‌نگار و کارگردان میدان جوانان (سابق)
محمد جلالی گروه هنر

همه چیز از یک عکس شروع شد؛ در سال ۱۳۷۶ به پیشنهاد ماشاالله شمس الواعظین سردبیر روزنامه «جامعه» برای روی جلد شماره نوروز از تمام خبرنگاران دعوت شد در میدان جوانان حضور یابند تا تصویرشان جاودانه شود! اما پس از آن عصر طلایی روزنامه‌نگاری در ایران دچار چالش شد.


مینا اکبری روزنامه‌نگار و کارگردان این فیلم روایت می‌کند: در اواخر دهه هفتاد وقتی سرخوش از موفقیت‌های خود بودیم با استیضاح وزیر کشور، استیضاح وزیر ارشاد، بازداشت شهردار تهران و اعلام تعطیلی گسترده مطبوعات به زمین گرم واقعیت برخورد کردیم!


پس از تعطیلی روزنامه‌ها مینا اکبری یکی از صدها روزنامه‌نگاری بود که کارش را از دست داد و او برای همیشه روزنامه‌نگاری را کنار گذاشت و دیگر به تحریریه بازنگشت.


داستان از آنجا آغاز می‌شود که مینا اکبری با ورق زدن آلبوم خاطرات خود به یک عکس قدیمی برخورد می‌کند. این روزنامه‌نگار کهنه‌کار در آستانه چهل سالگی‌اش تصمیم می‌گیرد با افراد حاضر در عکس گفتگو نماید و همین آغازی می‌شود برای میدان جوانان سابق.


او می گوید: ماندیم تا روایت کنیم از آنچه که از دوران طلایی مطبوعات ایران وجود ندارد و حالا قرار است در یک فیلم صنفی به یادگار بماند.


این فیلم در سینمای هنر و تجربه به اکران عمومی درآمد و مورد استقبال علاقه‌مندان روزنامه‌نگاری و فعالان این حوزه قرار گرفت.


موفقیت این فیلم تا جایی بود که بسیاری از بازیگران و کارگردانان مطرح سینمای ایران از اصغر فرهادی گرفته تا مسعود کیمیایی و مازیار میری آن را تحسین کردند و در اکران عمومی این فیلم صحنه‌های پایانی با چهره‌های بغض گرفته کسانی بود که یا خاطرات تلخ گذشته برایشان تداعی شد و یا کسانی بودند که با دیدن این فیلم روزنامه‌نگاری را از نزدیک لمس کردند و با بغضِ در گلو سالن‌های سینما و پرده‌ی نقره‌ای را ترک نمودند.


وقتی باب گفتگو را با مینا اکبری باز کردم گفت: ما فقط مهره بازی‌های سیاسی نبودیم. روزی که تصمیم گرفتم میدان جوانان سابق را بسازم، تصورم از موفقیت شکل دیگری بود. تصویری تَرک‌خورده که حالا قرار بود این فیلم آن را مثل کاسه‌ای شکسته، بند بزند.


صدای خسته عباس کیارستمی توی سرم بود که می‌گفت قماربازها وقتی می‌افتند روی دور شکست، صندلی رو عوض می‌کنند. حالا من هم میدان بازی را عوض کرده بودم و از پشت میز تحریریه بلند شده و آمده بودم پشت دوربین تا راوی موفقیت‌ها و شکست‌های خودم و آدم‌هایی مثل خودم باشم.


فیلم در اندازه خودش و با معیارهای خودم موفق بود. به یادم‌ آورد که ما فقط مهره بازی‌های سیاسی نبودیم بلکه جوانانی بودیم که می‌خواستیم روزهای بهتری برای کشورمان رقم بزنیم. 


وقتی فیلم در جشنواره سینما حقیقت و سینمای هنر و تجربه اکران شد و به خاطرش به گوشه و کنار ایران رفتم و مردم را می‌دیدم که گاهی از شهرهای اطراف و بعضاً خیلی دور می‌آمدند تا فیلم را ببینند و با من حرف بزنند از فرط خوشحالی و قدردانی نمی‌دانستم باید چه  چیز به آنها بگوییم. احساس می‌کردم پس راه را درست آمدم. همه آن تلاش‌ها و حتی ناامیدی‌ها و خستگی‌ها درست بوده است. 


در آخر زمانی که از او خواستم یادداشتی برای هفته‌نامه بنویسد کمی با تعامل جواب داد و در ادامه از صدها روزنامه و مجله‌ای که گویا خاطرات خاک گرفته‌اش در قفسه کتاب‌هایش بود برگه‌ی کهنه‌ای که برای تنظیم خبر چاپ شده بود، آورد. آری سربرگ تنظیم خبر روزنامه تعطیل شده «خرداد» بود و قبل از اینکه قلم را بر روی این برگه بیاورد گفت: این آخرین برگ از روزنامه خرداد  بود که برای شما می‌نویسم و خوشحالم از اینکه که پس از ۲۱ سال آن را در جای درستش استفاده کردم؛ او نوشت: روزهای سخت می‌گذرند ولی روایت‌شان باعث می‌شود فراموش نکنیم چه کنیم تا دوباره تکرار نشوند.


«ماندیم که روایت کنیم»


شما خوانندگان فهیم «نی‌ریزان فارس» را به تماشای فیلم «میدان جوانان(سابق)» دعوت می کنم.  ارادت- مینا اکبری


مستند میدان جوانان سابق به دنبال این است که نشان دهد چگونه فرهنگ، قربانی سیاست شد. این فیلم به تهیه کنندگی احسان رسول‌اف در سال ۱۳۹۷ ساخته شده است و هم‌اکنون در سایت نمایش آنلاین فیلم در بخش شب‌های مستند هاشور (hashure.com) قابل مشاهده می‌باشد.



نظر شما
حروفي را كه در تصوير مي‌بينيد عينا در فيلد مقابلش وارد كنيد
پربازدیدها