خراطی چوب از جمله صنایع و هنرهای مرتبط با چوب است که از دیرباز در کشورمان رواج داشته و اگرچه تاریخ شروع آن را دقیقاً نمیتوان مشخص کرد، اما با توجه به آن که چوب یکی از نخستین مواد اولیهای بوده که بشر آن را شناخته و به کار برده است، میتوان آغاز آن را مربوط به دورههای کوتاهی پس از ساخت اولین وسایل چوبی که بیشتر حالت تدافعی داشته است، دانست.
خراطی، هنر تراش و شکل بخشیدن به چوب در اثر حرکت دورانی دستگاه خراطی است. تولید فرآوردههایی نظیر عصا، مهرههای شطرنج، قنددان، شانه چوبی، پایه آباژور، چوب رختی، وردنه، پایه مبل و صندلی، پیپ و... موضوع هنر خراطی است.
یک کارگاه کوچک در یک محله قدیمی. مردی پر کار و پر تلاش، خلاق و پر حوصله که با لباس کار در یک کارگاه کابینتسازی مشغول تراشیدن چوب است!
علیاکبر حقنگهدار را میگویم؛ کار اصلیاش کابینتسازی و کارگاهش، همان خیابان قدیمی منتهی به پل حلوایی است.
با این که کار اصلیاش چیز دیگری است، در کارگاهش آثار هنری و صنایع دستی چشمنوازی یافت میشود؛ از ظروف پذیرایی و قندان و جام و چاقوی دستساز گرفته تا برخی آلات موسیقی که همه از چوب ساخته شده و هر چشمی را به خود خیره میکند.
علیاکبر ٤٧ سال سن دارد. تحصیلاتش سیکل است و در زمینه هنر خراطی هیچ آموزش تخصصی ندیده و ساختههایش با خلاقیت خودش شکل گرفته است. او رو آوردنش به هنر خراطی را علاقهاش به صنایع دستی و همسو با اقتصاد مقاومتی توصیف میکند.
گفتگویی کوتاه با این هنرمند نیریزی انجام دادهایم که در ادامه میخوانید:
چه شد که وارد این حرفه شدید؟
برای اولین بار این هنر را در مغازه آقای ریحانی دیدم و به این کار علاقهمند شدم. چون در آن زمان کلاس آموزشی برای این هنر برگزار نمیشد، خودم دست به کار شدم. با توجه به استعداد و علاقهای که به هنر داشتم، دستگاه کوچکی را خریدم و شروع به کار کردم.
البته چون از کودکی همیشه در کارهای فنی و به صنایع دستی نیز علاقهمند بودم، باعث شد بتوانم به صورت خودجوش این هنر را یاد بگیرم.
مواد اولیه کار شما از کجا تأمین میشود و چه دستگاههایی در کارگاهتان دارید؟
مواد اولیه خراطی چوب است که از اطراف شهر و روستاهای اطراف تأمین میکنم. البته هر چوبی به درد کار خراطی نمیخورد و باید مخصوص این کار و از کیفیت قابل قبولی برخوردار باشد.
در حال حاضر، دستگاههای زیادی در کارگاهم وجود ندارد، یک دستگاه هست که خریداری کردهام و یک دستگاه را نیز خودم ساختهام؛ اما برای تولید کارهای متنوع و باکیفیت، به چند دستگاه دیگر نیاز دارم.
بازار فروشتان چطور است؟ استقبال از این هنر در شهرستان چگونه بوده است؟
بازار فروشمان بد نیست. استقبال برای خرید وجود دارد؛ اما فروش محصولات ما ارتباط مستقیمی دارد به جیب مردم! صنایع دستی را همه دوست دارند؛ ولی به خاطر وضعیت اقتصادی نه چندان خوبی که داریم، قدرت خرید مردم کم است.
یک بار در نمایشگاهی مشترک، در ارگ کریم خان شیراز شرکت کردم که آثارم فروش خوبی در آن نمایشگاه داشت.
اگر چه به خاطر نداشتن دستگاههای تخصصی این رشته تاکنون نمایشگاهی مستقل برپا نکردهام، اما میدانم که این هنر همیشه مورد توجه مردم و گردشگران قرار میگیرد.
آیا برای کار خود تبلیغ هم میکنید؟ کیفیت کار شما نسبت به دیگر شهر ها چگونه است؟
خیر، هیچ تبلیغی نکردهام. تنها تبلیغی که تاکنون داشتهام، از طریق دوستان و آشنایانی بوده که محصولاتم را از نزدیک دیده و یا خرید کردهاند.
من در شهرستانهای همجوار و دیگر جاهایی که رفتهام، یا اصلاً این هنر را ندیدهام یا اگر هم دیدهام، با این تنوع نبوده است.
حتی در بازار وکیل که معدن صنایع دستی است، اکثر ظروف از مس و برنز و سفال است و با چوب و به این شکل، آثار زیادی وجود ندارد.
آیا کارشناسان این رشته نظری روی کار شما دادهاند؟ در کارتان تاکنون چه ابتکاراتی به خرج دادهاید؟
در نیریز کارشناس تخصصی این رشته وجود ندارد. تنها کارشناسی که وجود دارد، آقای ریحانی است که ایشان هم زیر نظر میراث فرهنگی و بیشتر برای امتحانات و آزمونها فعالیت میکند.
تولید یک اثر خراطی بدون نقص، خودش یک ابتکار محسوب میشود. ضمن این که همین دستگاه خراطی را که با آن کار میکنم، خودم با ابتکار خودم ساختهام.
آیا تاکنون حمایتی شدهاید؟
اگر مشمول بیمه بودن را بتوان حمایت محسوب کرد، زیر پوشش بیمه هستم؛ وگرنه یک وام ٤-٥ میلیون تومانی تأثیری در توسعه کار ما نمیتواند بگذارد. اکنون خریداری یک دستگاه خراطی خوب بالغ بر صد میلیون تومان هزینه دارد.
علاوه بر آن، دستگاههای زیاد دیگری نیز لازم است که به خاطر وضعیت اقتصادی توان خریدشان را ندارم.
آیا آموزش خراطی هم میدهید؟
واقعیت این است که تاکنون متقاضی برای آموزش خیلی زیاد بوده، حتی خیلیها تقاضای کلاس خصوصی برای فراگیری این رشته داشتهاند؛ اما من حقیقتاً جرئت این کار را ندارم. آموزش در این رشته مسئولیت دارد. علیرغم این که خراطی یک هنر است؛ اما کار کردن با دستگاههای آن خطراتی نیز دارد.
اما اگر یک مرکز آموزش با دستگاههای ایمن و زیر نظر سازمان فنی و حرفهای وجود داشته باشد، آموزش هم میدهم.
خاطره تلخ و شیرینی اگر دارید بگویید.
این کار برای من هر روزش یک خاطره است.
خاطره تلخش این است که گاهی یک روز تمام روی اثری کار کردهام؛ اما یکباره به خاطر گیر کردن یک ابزار کل زحمت یک روزهام به هدر رفته است.
و خاطره شیرین هم این که هر اثری را با ظرافت و کیفیت بسازم، در نهایت باعث رضایت و خشنودی و خلق یک خاطره شیرین برای خودم میشود.
اگر حمایت شوید میتوانید اشتغالزایی کنید؟
هیچ شکی نیست که در صورت حمایتهای لازم، میتوان اشتغالزایی کرد. چرا که به وضوح میبینم واقعاً در این رشته متقاضی زیاد است و همان گونه که مردم این هنر را میپسندند، خیلیها نیز دوست دارند آن را یاد بگیرند.بنابراین در صورت حمایت، صد در صد اشتغالزایی هم میشود. البته کار ما هزینههای زیادی از نظر مکان، دستگاههای مورد نیاز، ابزار و... دارد.
چه توقعی از مسئولان دارید؟
از مسئولان توقع دارم اگر بودجهای برای صنایع دستی میآید، حداقل عادلانه تقسیم شود تا همه بتوانند به نسبت آن، هنر و کسب و کار خود را توسعه دهند.
برای مثال، سه سال قبل مسئولی برای تأمین وام از شیراز به شهرستان نیریز و سرای فاتح آمده بود. در جلسهای که تشکیل شده بود، من هم کارهای خودم را برای ارائه بردم. آن مسئول استانی به من اعلام کرد اگر بتوانم دو نفر را بیمه کنم، ١٠٠ میلیون تومان وام شامل من میشود.
اما در کمال تعجب، بعد از چند روز که برای دریافت وام صد میلیونی به میراث فرهنگی مراجعه کردم، گفتند ١٥ میلیون برایت نوشتهایم و میتوانی دریافت کنی. حقیقت این است که با ١٥ میلیون، حتی یک دستگاه هم نمیتوانم تهیه کنم.