«این قلعه اس.پی. آر نه قدمتی دارد و نه هیچ ارزش فرهنگی و یا معماری. حیف پول است که خرج آن شود. ...این قلعه نشانه استعمار انگلیس است. در نی ریز بناهای با قدمت بالای هزار سال داریم؛ بروید آنها را به جای یک قلعه استعماری مرمت کنید. بروید تاریخ را بخوانید.»
این قسمتی از انتقادی بود که یکی از خوانندگان عزیز خطاب به شهرداری و میراث فرهنگی برای هفتهنامه ارسال کرده و اصل آن در صفحه ١٢ همین شماره چاپ شده است.
بنده بهتر دیدم قبل از آنکه این انتقاد برای سازمانهای ذیربط ارسال شود، اهمیت حفظ و نگهداری قلعه S.P.R و مراکز تاریخی مشابه را برای این خواننده گرامی و سایر مخاطبان ارجمند بیان کنم.
آثار باستانی الزاماً نماد یک رخداد مثبت از نظر تاریخی، فرهنگی و اجتماعی نیستند بلکه میتوانند منفی باشند اما میخواهند همان رخداد منفی را برای جهان، یک ملت و نسلهای پیدرپی زنده نگه دارند. این آثار حتی میتوانند سند عینی و بارز یک جنایت باشند مانند بمباران هسته ای دو شهر «هیرو شیما» و «ناکازاکی» ژاپن توسط آمریکا در پایان جنگ جهانی دوم.
ژاپنیها قسمتهای بزرگی از این دو شهر را همچنان به عنوان یک سند تاریخی نگهداری کرده و هر سال در آنجا مراسمی برگزار و یاد قربانیان را گرامی میدارند. ضمن آنکه یک سند زنده از یک جنایت جنگی آمریکاست.
همینطور بمبارانهای شدید ویتنام توسط ارتش آمریکا در سالهایی که بین این دو کشور جنگ در جریان بود.
ویتنامیها هنوز غارهای بمباران شده ای را که هزاران نفر از مردم ویتنام و «ویت کنگها»در آنها پناه گرفته و کشته شدند، بازسازی و به عنوان یک سند تاریخی نگهداری کرده و سالانه هزاران نفر توریست - حتی آمریکاییها - از آنها بازدید میکنند و آثار این جنایات را میبینند؛ ضمن این که منبع درآمد خوبی برای ویتنام است.
راه دور نرویم. در کشور خودمان منازل، مدارس، مراکز و قسمتهایی از جنایات ارتش متجاوز بعثی عراق به سرکردگی صدام حسین را دست نخورده نگه داشتهایم تا نسلهای پی در پی بعد از جنگ و همچنان بازدیدکنندگان خارجی بدانند کشور ما مورد تهاجم و تجاوز قرار گرفته و مردم در منازل مسکونیاشان مورد هجوم هوایی و زمینی قرار گرفتند. علاوه بر آن سندی است بر مقاومت کمنظیر مردم ما در برابر تجاوز و آفرینش حماسه.
قلعه S.P.R از منظر تاریخی سند تجاوز و اشغالگری دولت انگلیس است و از سوی دیگر سند مقاومت مردم خطه جنوب ایران. مردمی که در اواخر قرن ١٣ و اوایل قرن ١٤ خورشیدی در برابر این نیروی نظامی اشغالگر حماسهها آفریدند؛ اشغالگری و تجاوز انگلیس و حماسهآفرینی مردمی که شرح مبسوط آن توسط زندهیاد دکتر جمشید صداقتکیش در صدها صفحه به رشته تحریر درآمده است و بخشی از آن هم در همین هفته نامه توسط جناب آقای دکتر مختار کمیلی و جناب آقای محمد علی پیش آهنگ چاپ و منتشر شده است.
ما همینطور که وقایع تاریخی اعم از شفاهی و غیر شفاهی را مینویسیم و نگه میداریم و حتی به دیگر زبانها ترجمه میکنیم باید اسناد این وقایع را هم نگهداری و حفظ کنیم. اینها تکههایی از تاریخ ماست؛ تاریخی که همیشه باید در برابر نسل موجود و آینده باشد.
تصور کنید اگر همین قلعه مخروبه S.P.R نبود و تبدیل به زمینی مسطح شده بود، من و شما که دهها سال پس از آن متولد شدهایم چگونه میتوانستیم اشغالگری انگلیس در شهرمان را درک کنیم و به چشم ببینیم و از طرفی به عظمت مقاومت در برابر آنها پی ببریم.
بنابراین باید از سازمانهای ذیربط از جمله شهرداری و میراث فرهنگی متشکر و در عین حال مطالبهگر بازسازی و حفظ و نگهداری آن باشیم.
شاد و سالم و موفق باشید
ولی کاربری آینده قلعه اسپیآر هم مهم است. این مکان جزئی از شهر است و در آینده ای نچندان دور یکی از قسمت های مهم شهر می شود.
یعنی این مکان با این مساحت بسیار بالا در آینده احتمالا فقط یک مکان برای بازدید و یادآوری به فرزندانمان نیست.
مگر چند نفر از نی ریز بازید می کنند؟ مگر ما نی ریزی ها چند نفر هستیم.
و من حدس میزنم در آینده که این مکان مرمت بشود
در داخل این مکان اتفاقات بسیار زیادی امکان دارد بیفتد، مثلا تبدیل به پارک شود یا بازارچه ها آن جا برگزار شوند یا مراسم ها در این مکان استعماری برگزار شود که به نظر من زشت است.
در غیر این صورت درب این مکان شاید ماهی یکبار باز شود تا مردمی که هنوز آثار استعمار در نیریز را ندیده اند آن را ببیند.
منظورم را میفهمید؟