/ اگر جلو کودک کتاب برگ بزنی، ناخودآگاه او هم با کتاب آشنا میشود
/ کتابخانه احمد نیریزی یک منزل مسکونی است که برای کتابخانه مناسب نیست
/ در کتابخانهها روزنامهها به روز نمیرسند ، یک روزنامه نباید با یک هفته تأخیر برسد
/ متأسفانه منابع کتابهای کتابخانهها به روز نیستند
/ مدارس، دانشآموزان را تشویق نمیکنند که کتاب غیردرسی مطالعه کنند.
/خیاط، نجار، کفاش، مکانیک و... همیشه باید یک کتاب درباره حرفه اش روی میز کارش باشد
/فضای مجازی جای مطالعه را گرفته است و همه درگیرگوشیهای خود هستند
هر کسی بهانهای دارد و گرفتاری و هزینههای بالا را دلیل میآورد که بگوید چرا مطالعه نمیکند و اهل کتاب نیست.
خیلی از ماها سالی یک بار نه به کتابخانه سر نمیزنیم و نه کتابی میخوانیم. این یعنی فاجعه. فاجعه فرهنگی. همه هم میدانیم اگر کشورهای پیشرفته به اینجایی رسیدهاند که میبینیم، همه به واسطه مطالعه بوده.
در شهرستان نیریز با داشتن جمعیت ١٣٢٩١ نفر، ٥٧٥١ نفر عضو کتابخانه هستند. یعنی از هر ١٩ نفر ١٨ نفر اصلاً عضو کتابخانه نیستند. تازه اگر بدانیم بخش قابل توجهی از اعضای کتابخانهها را دانشآموزان تشکیل میدهند تا از سالن مطالعه آن استفاده کنند. باید سرمان را پایین بیندازیم.
هفته پیش به بهانه هفته کتاب و کتابخوانی به همین موضوع پرداختیم تا بدانیم مردم در این باره چه میگویند.
*****
کتاب بهترین دوست من است
سکینه ملاحسینی یکی از اعضای پر و پا قرص کتابخانه عمومی و ساکن روستای تلمهتابی است.
او کتاب را بهترین دوست خودش میداند و میگوید: «الان زمانه جوری شده که رابطههای خویشاوندی و رفت و آمدها کم شده. من همه وقت اضافهام را با کتاب پر میکنم. وقتی کتاب میخوانم حس میکنم دوستی کنارم هست که راحت با من حرف میزند، ششدانگ حواسش به من است و به من کمک میکند مشکلاتم را راحتتر حل کنم.»
او عاشق کتابهای روانشناسی است و بهترین کتابهایی را که خوانده «راز» نوشته «راندا برن» و «همسرداری» اثر «ابراهیم امینی» را معرفی میکند و میگوید: «این دو کتاب بهترین درسهای زندگی را به من آموخته است. »
ملاحسینی که ١٥ سال است عضو کتابخانه میباشد. دارای دو فرزند دختر و پسر است که آنها را نیز عضو کتابخانه کرده و هر بار که به مرکز شهرستان میآید ١٥ کتاب به امانت میگیرد و بعد از دو هفته تلفنی آنها را تمدید میکند. میگوید: «اگر آمار مطالعه پایین است دلیلش این است که خودمان فرهنگسازی نداریم. ما باید کتابخواندن را خودمان به فرزندانمان یاد بدهیم. وقتی جلو کودک کتاب برگ بزنی، ناخودآگاه او هم کتاب میخواهد. به خاطر همین سعی میکنم هر وقت بخواهم کتابی بخوانم جلو بچههایم باشد تا آنها نیز به سمت کتاب کشیده شوند. ما باید فرزندانمان را از دوران کودکی به خواندن عادت دهیم.»
وقتی شبکههای مجازی تمام وقتت را پُر میکند
ساقی نقدی ٤٤ ساله معتقد است با خواندن کتاب، مهارتهای زندگیات بهتر میشود. او که به دلیل مشغله زندگی و بچهداری قبلاً یکی دو سالی از کتاب فاصله گرفته، اکنون هفتهای یکبار به کتابخانه میرود و حداقل روزی دو ساعت مطالعه دارد. او عاشق رمانهای ایرانی و خارجی است و میگوید: «وقتی کتاب میخوانم احساس میکنم تمرکزم بیشتر تقویت میشود. »
سری تکان میدهد و با افسوس میگوید: «آمار مطالعه در کشور ما بشدت پایین آمده و به نظر من مهمترین دلیل آن تکنولوژی و اینترنت است. گسترش و محبوبیت شبکههای اجتماعی در سالهای اخیر باعث شده که بسیاری از مردم وقت زیادی از شبانهروز را در این شبکهها بگذرانند و کمتر کسی پیدا شود کتاب را که زمانی به عنوان برترین سرگرمی بود ساعتی دست بگیرد.»
او در جواب این سؤال که اگر مسئول فرهنگی شهرستان بودید چه اقدامی برای ترویج کتاب و کتابخوانی میکردید؟ میگوید: «در مرحله اول با تبلیغات مفید اطلاعرسانی میکردم. به نظر من مهمترین اطلاعرسانی از طریق مدارس ابتدایی است که متأسفانه انجام نمیشود. پسر ٩ سالهای دارم که تا به امروز هنوز ندیدهام خودش کتابی را معرفی کند. چون در مدرسه آنها هیچ تبلیغ و تشویقی برای کتاب و کتابخوانی نشده است. ما باید فرهنگ مطالعه را خودمان از کودکی به فرزند خود آموزش دهیم و او را به سمت مطالعه غیردرسی بکشانیم. چرا که مدرسه فقط خواندن و نوشتن را به دانشآموز یاد میدهد و دانشآموزان به مطالعه کتابهای غیردرسی تشویق نمیشوند . »
تنوع و منابع کتاب کم است
ابوالفضل آیینپرست ١٢ ساله کلاس ششم مدرسه شهید قارینیا است. او که تا به الان کتابهای زیادی خوانده، علاه بر اینکه یکی از مراجعین خوب کتابخانههای شهرستان است مسئول کتابخانه مدرسه نیز میباشد. او عاشق کتابهای تاریخی است و در کنار آن کتابهای علمی و داستان نیز زیاد میخواند. خودش میگوید: «با خواندن کتابهای تاریخی یاد گرفتهام که دروغ نگویم و کسی را نیز فریب ندهم و با خواندن کتابهای علمی نیز آموختهام که در مواقع ضروری میتوانم به دوستانم در سؤالاتشان کمک کنم و حتی برای مسئولان پیشنهاد داشته باشم.»
او اشارهای به مشکلات کتابخانههای شهرستان میکند و میگوید: « تنوع و منابع کتابها خیلی کم است. اگر مسئولین بخواهند بچهها کتابخوان شوند باید کتابهای متنوعتری در اختیار آنها بگذارند.»
ابوالفضل میگوید: «اگر من مسئول فرهنگی شهرستان بودم سعی میکردم مسابقات زیادی در سطح شهرستان برگزار کنم و برای آنها جوایز خوبی در نظر بگیرم تا با این ترفند بچهها را به سمت کتاب وکتابخانه بکشانم. بچهها وقتی پا به این محیط بگذارند مسلماً به سمت کتاب هم میآیند؛ توصیهام به همه همسن و سالانم این است که کتاب بخوانند تا زبان فارسی را بتوانند خوب نگه دارند.»
او ضمن تشکر از پدر و مادرش که بهترین مشوق او بودهاند میگوید: «خواهری ٨ ساله دارم. کوچکتر که بود، وقتی من کتاب میخواندم، میآمد و کنارم مینشست تا من برایش کتاب بخوانم. الان خودش عضو کتابخانه است و نزدیک به ٨٠ کتاب شعر و قصه مطالعه کرده و همه این کتابها را از کتابخانهها و کانون پرورش فکری کودک و نوجوان به امانت گرفته است.»
کتابخانه یک مکان استاندارد میخواهد
«نادرشاه افشار کسی بود که ۱۲ سال پادشاهی کرد و با لشکرکشی به نواحی گوناگون توانست مناطقی را که سالها از ایران جدا شده بود به ایران بازگرداند.» جمله بالا را امین قربانی میگوید؛ کسی که عاشق کتابهای تاریخی است و با خواندن آنها این درس را گرفته که با پشتکار و اراده میشود گذشته ویران شده را نیز ساخت که فقط نیاز به تدبیر و اندیشه دارد. همانطور که نادرشاه افشار توانست ضعف دولت پیشین را از بین ببرد و با اراده خود ایران را گسترش دهد.
او متولد ١٣٥٦ و شغلش آزاد است؛ میگوید: «احساس میکنم با مطالعه کتابهای تاریخی اطراف و اطرافیانم را بهتر میشناسم و مشکلاتم را راحتتر حل میکنم و در سختیهای پیش رو صبورتر میشوم.»
اشارهای هم به مشکلات کتابخانه میکند و میگوید: «کارکنان کتابخانه رفتار خوبی دارند، اما گاهی اوقات پیش آمده کتابی را میخواهی که در لیست کتابها موجود است اما این کتاب یا پیش کسی امانت رفته که هنوز به کتابخانه برگشت داده نشده و یا گم شده. این میطلبد که کادر کتابخانه بیشتر پیگیر باشند و کتاب را بعد از دو هفته به کتابخانه بازگردانند تا کسانی که دنبال آن کتاب هستند معطل نمانند و همچنین آن کتاب مفقود نشود.
دومین مشکل نبود ساختمان استاندارد برای کتابخانه احمد نیریزی است که در یک منزل مسکونی دایر است که مناسب کتابخانه نیست و مسئولین باید در مورد آن فکری اساسی کنند. »
قربانی از جمله کسانی است که وقتی کتاب، مجله و یا روزنامهای را میخواند آنها را به صورت آرشیو نگه میدارد. میگوید: «من روزنامه و مجلات خودرو زیاد مطالعه میکنم بطوری که در چهار سال حدود ٨٠ کیلو روزنامه باطله داشتم و یا مجله ماشین را برای ١٢ سال آرشیو کرده بودم که امسال آن را به کتابخانه اهداء کردم.»
او معتقد است کودک را باید از همان سن کم مجهز به علم و فن روز کرد. باید فرزند خود را از نظر علمی و فنی قوی کنیم. حالا هر کسی در زمینه علاقهمندی خودش. باید بچهها را تشویق کنیم تا علم را از کودکی بیاموزند. مثلاً به یک کودک علم اقتصاد نیز آموزش داده شود تا پیگیر حساب و کتاب باشد. به جای اینکه ٣ تا اسباببازی برای کودک بخری یکی را کم کن و در عوض برای او یک جلد کتاب بخر تا کودک مزه کتابخواندن زیر زبانش برود و عاشق کتاب شود.
مطالعه وقت گیر است
هانیه احمدینژاد ١٦ ساله و دانشآموز است. او که برای خواندن کتابهای درسی بیشتر به کتابخانه میآید از محیط و فضای کتابخانه راضی است. میگوید: «آرامش اینجا باعث شده هر عصر ٤ تا ٦ ساعت برای مطالعه به اینجا بیایم .»
او میگوید: «کتابخانههای شهرستان امکانات خوبی دارند حیف است که ما دانشآموزان از این امکانات استفاده نکنیم. من دو سال دیگرکنکور دارم ولی از همین الان به اینجا میآیم تا از وقتهای اضافهام استفاده کنم و سال کنکور نخواهم غبطه بخورم که چرا وقتم به بطالت گذشت.»
احمدینژاد در مورد آمار پایین مطالعه میگوید: «اینروزها هرکس مطلبی را بخواهد از اینترنت جستجو میکند. فرقی نمیکند که یک پژوهش باشد، یا یک مشکل اداری. همه چیز در اینترنت موجود است. اگرچه شاید منابع آنها معتبر نباشد اما مردم به همین اطلاعات بسنده میکنند و کمتر به سراغ کتاب میروند چون فکر میکنند پیدا کردن کتاب خیلی وقتگیر است»
از نظر هانیه احمدینژاد برای ترویج فرهنگ کتابخوانی باید در کتابخانهها مسابقات نقاشی برگزار کنند و کودکان را از طریق مسابقات با محیط فرهنگی کتابخانه آشنا نمایند.
روزنامه باید به روز برسد
حسن اثنیعشری همانطور که در کتابخانه ایستاده روزنامهها را برگ میزند، میگوید: «من هر روز حدود یکساعت به کتابخانه میآیم تا روزنامهها را بخوانم اما مشکلی که این کتابخانه دارد این است که روزنامهها به روز نمیرسند و بعضی وقتها پیش میآید که یک روزنامه یک هفته تا ده روز با تأخیر میرسد. حیف است که مسئولین ما از این قضیه سرسری بگذرند. آنها باید پیگیر باشند. »
او که خبرهای حوادث را مو به مو میخواند، میگوید: «با خواندن خبرها و روزنامهها متوجه شدهام که بیعدالتی و گرفتاری در این مملکت بیداد میکند.»
اثنیعشری در مورد ترویج فرهنگ کتابخوانی میگوید: «محیط کتابخانه یک محیط آرام و بدون استرس است اما متأسفانه منابع کتابهایش به روز نیست. یک بار بچهام کتابی را میخواست که با تشویق او را به اینجا آوردم. اما کتابی را که میخواست اینجا نداشتند. از همان روز به بعد هر بار که میگویم به کتابخانه برو میگوید آنجا هر کتابی را ندارند.»
بعضی کتابها بیمحتوا هستند
زهرا . ز پشتکنکوری است. میگوید:«کتابخانههای شهرستان از نظر منابع تستی کمبود دارند و ما با این وضع خراب اقتصادی مجبور شدیم کتابها را به صورت قسطی خریداری کنیم. متأسفانه مشکلی که وجود دارد این است که کتابها فقط به درد همین امسال میخورد و چون نظام قدیم هستیم برای کس دیگری مفید نیست. »
او علاوه بر کتابهای درسی رمان هم میخواند، میگوید: «هرچند بعضی از رمانها محتوای خوبی ندارند اما همینکه سرگرم میشوم و سراغ گوشی نمیروم برایم بهترین است. این روزها کمتر کسی پیدا میشود که سراغ کتاب برای سرگرمی برود. همه درگیر گوشیهای خود هستند چون هم برنامههای آن هزینهای ندارد و هم همه چیز برای آنها مهیا است.»
دوستش الف. کشاورز نیز میگوید: «برای اینکه افراد به سمت خواندن کتاب بروند باید در شهرستان نمایشگاه کتاب برگزار کنند و یا درصد تخفیف را بالا ببرند. یادم میآید زمانی که ما دوره ابتدایی بودیم مجله رشد به صورت رایگان به دانشآموزان داده میشد و ما خواه ناخواه آن را میخواندیم و به مطالعه علاقهمند میشدیم. متأسفانه الان هم قیمت کتابها بالا رفته و هم مدارس، دانشآموزان را تشویق نمیکنند که کتاب غیردرسی مطالعه کنند و سروکارشان فقط با کتابهای درسی است و به همین جهت کتاب خواندن برای آنان جنبه تکلیف دارد.»
خانم کشاورز پیشنهادی هم برای خیرین دارد و میگوید: «کسانی که دستشان به دهانشان میرسد میتوانند با خرید کتاب و هدیه آن به دانشآموزان کمک خوبی در زمینه ترویج فرهنگ کتابخوانی داشته باشند.»
موبایل جای کتاب را گرفته است
محمد . م ٥٧ ساله میگوید: «چه کسی گفته آمار مطالعه پایین است؟ مردم ساعتها وقت میگذارند پای اینترنت و مطالب مختلف را مطالعه میکنند. اما این مطالعه چقدر مفید است ؟»
او که به همراه برادرزادهاش برای کارهای پژوهشی به کتابخانه آمده، میگوید: «جوانها به دنبال کار آماده هستند. من خودم زمانی که تربیت معلم بودم برای یک پژوهش ٣٠ صفحهای نزدیک یکماه هر روز به کتابخانههای شیراز سر میزدم.»
برادرزادهاش رشته کلام را به دست میگیرد و میگوید: «اینروزها کمتر کسی به کتابخانه میآید. چون همه چیز را میتوان در موبایل و اینترنت پیدا کرد. انواع رمانهای خارجی، کتابهای روانشناسی و یا هر چیزی که بخواهی در گوشیها پیدا میشود. اگرچه منابع معتبری ندارند اما کار راهانداز هستند.»
او ادامه میدهد: «اگر هرکسی در زمینه حرفه خودش کتاب بخواند در زمینه کاریاش خیلی پیشرفت میکند. مثلاً خیاط، نجار، کفاش، مکانیک و... همیشه باید یک کتاب درباره حرفه اش روی میز کارش باشد تا خواندن را فراموش نکند. زیرا خواندن کتاب باعث پیشرفت در هر زمینهای میشود.»
با خواندن کتاب علم و حرفهام به روز میشود
مسعود طاهری ٤٧ ساله و کارمند دانشکده علوم پزشکی است.
او به محض پیدا کردن کمترین فرصت سراغ کتاب میرود. میگوید: «کتابهای پزشکی و کتابهای مرجع زیاد میخوانم تا علمم به روز باشد و در حیطهکاریام خوب انجام وظیفه کنم.»
از نظر طاهری اینروزها خیلی از مردم دنبال گرفتاری و کار خود هستند و کمتر کسی به مطالعه اهمیت میدهد. شاید هم به دلیل وضعیت بد اقتصادی باشد. اما او معتقد است که کتاب باید خوانده شود حالا اگر نشد کتاب را خرید حداقل باید از کتابخانهها به امانت گرفت.
او برای اینکه فرزندانش را کتابخوان کند آنها را با خود به کتابخانه میآورد تا خواندن کتاب برای آنها یک کار عادی شود.
او از سه کتابخانه شهرستان کتاب به امانت میگیرد. از مشکلات کتابخانه میگوید: «اول اینکه کتابها به روز نیستند، دوم اینکه بعضی از منابع مخصوصاً رشتههای پزشکی وجود ندارد و بیشتر اوقات پیش آمده که به قصد گرفتن کتاب پزشکی آمدهام اما چون موجود نبوده، کتاب تاریخی گرفتهام.»
از نظر او برای اینکه افراد بیشتر به سمت کتاب کشیده شوند باید کارکنان و کادر کتابخانه به محیطهای فرهنگی سر بزنند و کتاب معرفی کنند و یا اینکه کارت ویزیت بزنند تا تبلیغ شود و کتابخانه به کارمندان معرفی شود. شاید کسی با نگاه به آن کارت، به این فکر بیفتد که بیاید و یک کتاب به امانت بگیرد و مطالعه کند.