تعداد بازدید: ۱۰۷۸
کد خبر: ۵۴۰۸
تاریخ انتشار: ۲۷ آبان ۱۳۹۷ - ۰۸:۴۳ - 2018 18 November

بی‌بی همانطور که دستش روی سرش بود بلند شد و نشست...


- ووووی ننه یَی سردردی گرفتم که نگو. اصن پیش چِشُم دره سیایی میره...گیچ گیچَم!


- چی شده بی‌بی...


چادرش را انداخت روی سرش...


- اگه میفَمیدم خو دیه اَ تو نیگفتم! من برم تا درِ کوچه و بیام...


*******
بی‌بی بشکن‌زنان آمد تو، همانطور که خودش را تکان می‌داد شروع کرد به خواندن...


- سرتو بالاکن، بالاکن، بالاکن، بالا؛ یه نیگا به ما کن، به ما کن، به ما کن، به ما...


نگاهش کردم...


- بی‌بی خوبی؟


- ها....


- بهتر شدی؟


- ها...


- چیزی خوردی؟ 


- نع...


- کجا بودی؟


- تا جون تو دربیا! یعنی نیذاری آدم دو دقه سرِ کیف باشه؛ عین مگس نِشِسه و هی ویزویزویز می‌کنه کجا بودی؟ با کی بودی؟ چیکار کردی؟ من باکیم نی، چشُُم که میفته اَ تو حالوم بد میشه!


*******
فرداصبح دوباره همان برنامه تکرار شد... بی‌بی با بی‌حوصلگی از خانه زد بیرون و با لبی خندان آمد تو... چند وقتی برنامه همین بود. کم‌کم داشتم به رفتارهای بی‌بی شک می‌کردم تا اینکه...


*******
- بی‌بی شما صب خونه مش‌هاشم نبودین؟


-  گفتی گورجه شده کیلو چن؟


- بی‌بی جون میگم شما صب خونه مش‌هاشم نبودین؟


- ها... میگن دختر اَخترم سر وَردوشته میخوا طلاق بیگیره!
نشستم جلویش...


- بی‌بی جان میگم شما صب خونه مش هاشم نرفتی، درسته؟


- به تو چه؟


- وا بی‌بی این چه حرفیه؟ گفتین میرین اونجا ولی نرفتین، دیروزم که گفتین میرین خونه‌ی کبری خانوم نرفتین...


- ها، نرفتم اگ بویه به تو جُواب پس بدم خو بوگو! 


- آخه بی‌بی اگه مشکلی هس بگین، من کم‌کم دارم نگران میشم!


- خُبه‌خُبه، تو دیه دلُت جوش منه نزنه، من هر غلطی دلوم باخا میتونم بکنم!


- چرا به خودتون بد و بیراه میگین، اصلاً هر کاری دوس دارین بکنین.
- قربون آدم‌چیزفهم... همو اول!


*******
عمو عربده‌کشان آمد توی خانه!


- ننننننننه! هووووووووووووووی نننننه! کجایی؟ میگم کجایی؟ 


بی‌بی ایستاد توی سینه‌اش ...


- ننه و گوله برنو... صداته بیار پویین لنده‌هور... بری من گردن‌کلفت کرده، خجِلتم نیکشه! خو چه مرگُته هوار میکشی؟


- من بویه خجلت بکشم ننه؟ من یا شوما؟آخه کدوم زن میره میشینه تو قهوه‌خونه قهوه میخوره که تو میری؟ والا ای کارا عیبه، زشته، فکر آبرو بدبخت بوامِ نیکنی، فکر مارِ بکن، میره میشینه تو قهوه‌خونه، گل‌گفتن و گل شُنفتن با ٨-٧ تا مرد نامحرم!


بی‌بی خودش را جمع و جور کرد...


- اولاً که خَجِلت بکش ای حرفارِ نزن اونا جوی اولاد منن! بعدُشم چه عیبی دره؟ ای خو دیه استادیون نیس که بگن زن و مرد کنار هم عیب دره بیشینن... بعدُشم من باخام قهوه بوخورم بویه کجا بوخورم؟ اَ وختی قیلونه گذوشتم کنار دل خوش کردم اَ ای قهوو، اصن نخورم حالوم خوب نی!


عمو که کمی آرامتر شده بود گفت:


- ننه‌ی من والا بَرمون حرف درمییَرن، اگه تو مشکلُت قهوه‌هه، من صب میرم برت دستگاه قهوه‌ساز میسونم، خوبه؟ دیه تو حرفی دری؟
*******


بی بی قهوه‌اش را ریخت توی فنجان و آمد نشست روبروی من!


- اَصن صفای قهوه خوردن تو قهوه‌خونه رفتنه و تعریفِی توشه؛ نه تو خونه‌ خوردن و قیافه ازبارِ تورِ نیگا کردن!
گلابتون


نظر شما
حروفي را كه در تصوير مي‌بينيد عينا در فيلد مقابلش وارد كنيد
پربازدیدها