رضا سواری مدیرعامل شرکت کیوان مرغ پرطلای مهاباد متولد سال ۱۳۴۴ در یک خانواده متوسط کشاورز و دامدار در روستای گردهرش مهاباد است که در سال ۶۳ با یک دستگاه موتورسیکلت و دو هزار تومان سرمایه اولیه فعالیت خود را آغاز کرده امروز یکی از کارآفرینان برتر و نیز از صاحبان بزرگ زنجیره کامل صنعت مرغداری کشور به شمار میرود. او حالا موتورسیکلت ساده و محقر خود را داخل یک جعبه شیشهای بر سر در کارخانه گذاشته تا یادش نرود از کجا شروع کرده و چه راه سختی را از سر گذرانده.
تولید ۳۰ میلیون قطعه جوجه یک روزه، ۹ هزار تن گوشت سفید به همراه ۱۰۰ هزارتن خوراک دام و طیور تنها گوشهای از فعالیتهای این کارآفرین نمونه کشوری است که توانسته زمینه اشتغال مستقیم ۷۲۳ خانواده به صورت مستقیم و هزاران نفر را به صورت غیرمستقیم فراهم کند.
با اینکه سواری به موفقیتهای زیادی در صنعت مرغداری کشور رسیده اما همچنان به صورت مستقیم و شبانهروزی هر روز مشغول فعالیت در واحدهای تولیدی ایجاد شدهاش است و میگوید: پشتکار شاه کلید همه موفقیتهایش بوده است.
سواری توانسته است با ایجاد اشتغال برای بیش از ۳۰۰ خانواده آنها را تحت پوشش بیمه خود قرار دهد و برای همه آنها آپارتمانسازی کند. او که روزی با درآمد مرغ فروشیاش توانسته بود فقط یک مرغداری ساده در یکی از روستاهای مهاباد خریداری نماید در حال حاضر بیست واحد پیشرفته مرغداری صنعتی و مطابق با استانداردهای جهانی دارد و چندین بار مرغدار نمونه کشوری و جهان شده است.
بخشهایی از گفتگو با رضا سواری:
- از دورهگردی تا مرغداری
پس از سپری شدن دوره سربازی با توجه به تأثیرپذیری از شغل برادرم که مرغفروش بود و علاقه شدید خود، با یک قفس خالی و ٢ هزار تومان موجودی و یک دستگاه موتورسیکلت شغل مرغفروشی سیار در سطح شهر مهاباد و منطقه راشروع کردم. با توجه به شرایط سخت اقتصادی و بالا بودن تعداد بیکاران و نبود شغل مناسب، هر روز در این فکر بودم تا بتوانم مجموعه بزرگی از بیکاران منطقه را گرد هم آورده و کارآفرینی کنم. این مهم به لطف خداوند و با عزم و اراده واعتقاد به خودباوری و توانمندی و تلاششبانه روزی میسر شد و توانستم یک واحد مرغداری ٥ هزار قطعهای را با دو پرسنل سروسامان داده و رسماً به نام مرغدار شروع به کار کنم.
- یک سر و گردن بالاتر از بقیه
در حال حاضر با عنایت خداوند و حمایت خانواده، پرسنل و پشتکارم یک زنجیره کامل در بخش صنعت مرغداری و کشاورزی را دارا هستم و در کنار ایجاد واحدهای مرغداری، مرغ مادر، مرغ گوشتی، کارخانه جوجه کشی، واحد تولید خوراک و دام و نیز کشتارگاه در زمینه کشاورزی و باشگاهداری نیز فعالیت میکنم ودر زمان حاضر با ٦ واحد مرغ گوشتی به ظرفیت ۳۲۵ هزار قطعه و تولید سالیانه ۹ هزار تن گوشت سفید و پنج واحد مرغ مادر به ظرفیت ۲۰۵ هزار قطعه مرغ مادر و تولید ۳۵ میلیون تخممرغ نطفهدار در دوره و یک واحد جوجهکشی با تولید سالیانه ۳۰ میلیون قطعه جوجه یک روزه و یک کارخانه خوراک دام و طیور آبزیان به ظرفیت ۶۰ هزار تن در سال و دو واحد کشتارگاه صنعتی به ظرفیت ۱۸ هزار قطعه در ساعت و یک واحد سردخانه زیر و بالای صفر به ظرفیت ۴۵۰۰ تن در سال و تأسیساتی بالغ بر ۸۰ هزار مترمربع در زمینهایی به مساحت ۱۰۰ هکتار که همگی به فضای سبز و باغات نمونه تبدیل شدهاند، فعال هستم.
- رمز موفقیت؟
تا به امروز توانستهام ۱۱ بار مرغدار نمونه کشوری شوم و از دست تمام رؤسای جمهور از جمله آقایان رفسنجانی، خاتمی، احمدینژاد و روحانی لوح تقدیر دریافت کردم. همچنین در سال ۸۵ کارآفرین برتر ملی و در سال ۸۷ مدیر نمونه ملی شناخته شدم و در سال ۲۰۰۴ به عنوان واحد نمونه جهانی انتخاب شدم.
امروز عدهای از جوانان معتقدند که در کار پیدا کردن بدشانس هستند یا اصلاً کاری مناسب و در خور آنها پیدا نمیشود. من اصلاً به شانس اعتقاد ندارم. این انسان است که برای خودش شانس را میسازد. به نظر شما میشود در خانه بنشینیم و بخواهیم از پشتبام برای ما خانه و ماشین بیاید؟ هر کسی باید هدفی داشته باشد و برای رسیدن به آن تلاش کند.
معتقد هستم نباید جوانان فقط به فکر کار اداری باشند یا رسیدن یک پول هنگفت به عنوان سرمایه اولیه برای کسب و کار! تنها شاهکلید موفقیت به نظر من پشتکار و همت خود فرد است که میتواند رسیدن به قلههای ترقی را هموار کند. من با اینکه در سن ۵۴ سالگی هستم و از دید مردم یک فرد موفق و ثروتمند محسوب میشوم اما همچنان در طول شبانهروز شخصاً در محل فعالیتهای خود حاضر شده و به امور رسیدگی میکنم؛ چرا که اگر این پشتکار و تلاش نباشد نمیتوانم به موفقیت برسم. به جوانان عزیز توصیه میکنم همت و پشتکار داشته باشند و سراغ شغل مورد علاقه خود بروند. چرا که این دو، عامل موفقیت به شمار میرود.
- زیاد شکست خوردهام
در زندگی زیاد شکستخوردهام اما هیچگاه امید، پشتکار و توکل به خداوند را فراموش نکردهام چرا که اگر انسان در مسیر زندگی با مشکلات و شکست روبرو نشود نمیتواند به قله ترقی و موفقیت برسد.
- حکایت قرار دادن موتورسیکلت در سر در واحد تولیدی؟
این موتورسیکلت را پشت شیشه و در ورودی کارخانه گذاشتهام که هیچوقت فراموش نکنم از کجا کارم را شروع کردم و احساس غرور نداشته باشم. همیشه یادم باشد که رضا سواری کارش را با یک موتور، دو هزار تومان پول و یک قفس شروع کرد. علاوه بر این، قصه این موتور به خیلی از جوانهایی که مثل چندسال پیش من هستند میتواند این امید را بدهد که از صفر هم میتوان شروع کرد و فقط باید انگیزه و ایمان داشت و کار و تلاش کرد.
برگرفته از: مجله کارآفرین ناب