از آنجا كه بخش عظیمی از جمعیت كشورمان را جوانان و نوجوانان تشكیل میدهند، افزایش خودكشی در این قشر، یكی از تأسفبرانگیزترین رخدادهایی است که در ابتدای سال ٩٧ در شهرستان نیریز تجربه میکنیم.
این افزایش خودکشی میبایست توجه تمامی مسئولان و دستاندركاران را به حل و فصل مشكلاتی كه زندگی را تا بدین حد ناخوشایند میكند، جلب کند.
با توجه به اینکه سازمان بین المللی بهداشت روانی، پیشگیری از خودكشی را یكی از اهداف حیاتی و اولویتهای اساسی خود قرار داده است، با این وجود میزان خودكشی تقریباً در سالهای اخیر افزایش قابل توجهی یافته و گروه سنی ٣٤-١٥ سال بیشترین میزان مرگ ناشی از خودكشی را داشته است.
به طور كلی میزان بروز خودكشی در ایران در سه دهه اول عمر بالاست. (مرادی و خادمی، ١٣٨٨)
اقدام به خودكشی (رفتار خودآسیبرسانی كه منجر به مرگ نشده است) رابطه نزدیكی با خودكشی (منجر به فوت) دارد. مثلاً طبق پژوهشهای انجام شده ٢٠ تا ٧٠ درصد كسانی كه خود را كشتهاند حداقل یک بار درگذشته به خودكشی اقدام كرده بودند و ٣ تا ١٠ درصد كسانی كه اقدام به خودكشی میكنند، عاقبت در اثر آن جان خود را از دست میدهند. (لستر: ٢٠٠٩)
با توجه به شواهد موجود و حساسیت موضوع، توضیح و هشدار نکات ذیل به خانوادهها در خصوص پیشگیری از خودکشی در نوجوانان و جوانان ضروری بهنظر میرسد:
اینكه خودكشی همیشه تكانشی و ناگهانی اتفاق میافتد و بدون هیچ هشدار قبلی روی میدهد، تصوری غلط است.
اگرچه ممكن است برخی از مرگهای ناشی از خودكشی ناگهانی روی دهد، ولی معمولاً خودكشی با زمینه فكری قبلی صورت میگیرد.
بیشتر افراد قبل از اقدام، حداقل با یک نفر افكار خودکشی خود را در میان گذاشته یا به دكتر یا روانشناس مراجعه كردهاند و در منازعات و درگیریها، نشانههای كلامی(تهدید) و رفتاری كه نشاندهنده نیت و افكار خودكشی است داشتهاند. این امر شاهدی است مبنی بر این كه این افراد دچار نوعی دوسوگرایی راجع به مرگ و زندگی بودهاند و خانوادهها بایستی نسبت به این علائم و نشانهها بی توجه نباشند.
بسیاری از كسانی كه خودكشی میكنند از نوعی مشکلات و اختلالات روانی( هرچند خفیف) در رنجند كه این اختلال ممكن است تشخیص داده نشود.
درمان مناسب مشکلات روانی، به میزان قابل توجهی خطر خودكشی را كاهش میدهد. مثلاً خودكشی گرایی با افسردگی در ارتباط است و معمولاً با مراجعه به روانشناس و درمان مؤثر افسردگی، حل شدنی است.
البته نسبت ارتباط میان اختلالروانی و خودكشی در مناطق مختلف متفاوت است.
چه بسا افرادی هستند كه هیچ اختلالی ندارند ولی دست به خودكشی میزنند. بطور مثال ضعف در مهارتهای حل مسئله عامل شناخته شدهای برای خودکشی است که آغازگر آن برداشت فرد از حل نشدنی بودن استرس و دیدگاه انعطافناپذیر و سیاه و سفید به موقعیتهاست، که با آموزش و تقویت مهارتهای ارتباطی و حل مسئله میتوان به این افراد کمک کرد.
سخن آخر اینکه پژوهشهای بسیاری از اهمیت نهاد خانواده در بروز خودكشی نوجوانان و جوانان حمایت كردهاند.
استرسزا بودن روابط درون خانواده، حمایت ناكافی، زندگی ناكارآمد خانوادگی، و طلاق، آسیبپذیری نوجوانان و جوانان را در مقابل خودكشی افزایش میدهد.
البته نباید نقش عوامل اجتماعی، اقتصادی، بیکاری، سوءمصرف موادمخدر و الکل و دیگر عوامل مرتبط در این زمینه را در این خصوص نادیده گرفت.
قابل ذکر است خانواده افرادی که خودکشی منجر به فوت دارند به دلیل فشار روانی و عاطفی، نیازمند مداخله جدی درمانی و روانشناختی هستند که میتوانند با مراجعه به کلینیک سلامت روان تحت نظارت شبکه بهداشت و درمان (مرکز جامع سلامت شهید فقیهی) خدمات مشاوره رایگان دریافت کنند.
منبع:
پناغی، لیلی، غلامرضایی، مریم (١٣٩٠)، ارزیابی و مدیریت خودکشی، تهران: وزارت علوم.