/ صدا و سیما باید برخورد بازتری داشته
و رفاقتش را با مردم بیشتر کند
/ هر کسی در هر رسانهای باید صداقت داشته باشد و افکار عمومی را باور کند
/ بیماری سرطانم شایعه بود
هرمز شجاعیمهر، مهر ماه ۱۳۳۵ در بابل استان مازندران متولد شد. او دارای لیسانس تعاون و تأمین اجتماعی و یکی از مجریان توانمند تلویزیون، گوینده رادیو و صاحب امتیاز مجله «خانواده سبز» است. وی یک دختر به نام «ندا» و یک پسر به نام «امین» دارد.
شجاعیمهر در سال ١٣٦١ کار در رسانه ملی را با گویندگی در رادیو آغاز کرد و به جز ٣ دهه مجریگری برنامه «سیمای خانواده»، اجرای برنامههایی چون «سلام صبح بخیر»، «تهران ساعت ٢٠»، «ساعت خوش» و... را در کارنامه کارهای تلویزیونی خود دارد. او صاحب امتیاز یکی از نشریات پرخواننده ایران است: «خانواده سبز»، مجلهای که از سال ١٣٧٩ بصورت ١٥ روز یک بار منتشر میشود و حالا او در گفتگو با ما، از کم شدن خوانندههای آن میگوید.
سال گذشته و در نمایشگاه مطبوعات تهران، با این مجری با سابقه مصاحبهای اختصاصی داشتیم که هماکنون به مناسبت روز خبرنگار چاپ میشود:
/ شجاعیمهر، بیشتر به عنوان یک مجری به موفقیت رسیده یا مدیر مسئول یک مجله پرطرفدار کشوری به نام خانواده سبز؟
هر دو باهم. اما قطعاً برنامههایم در تلویزیون و قبل از آن رادیو، خیلی خوب من را به مردم معرفی کرد و آنها حس خوبی نسبت به من پیدا کردند. البته مجله هم آن را تشدید کرد. من نقش تلویزیون و رادیو را قویتر میدانم.
/ مجله خانواده سبز بر اساس ذهنیت خودتان بوده یا خرد جمعی یا کپیبرداری از یک سری مجلات خارجی؟
زمانی که من این کار را انجام دادم، مجلات رونق زیادی نداشتند. سالها در رادیو و تلویزیون برنامه خانواده را اجرا کردم و با کارشناسان خوبی آشنا شدم که همه آنها استاد و به کارشان مسلط بودند. فکر کردم چقدر خوب است که این مکتوب شود، در دسترس همه خانوادهها قرار بگیرد و هر لحظه که خواستند بتوانند از آن استفاده کنند. ابتدا تصمیم گرفتم در این زمینه کتابی بنویسم. بعد به این فکر افتادم که یک نشریه باشد و هفته یا دو هفتهای یک بار منتشر شود و در دسترس مردم قرار بگیرد. این فکر پایه و اساس تشکیل این مجله بود.
/ به نظر شما چه عاملی باعث محبوبیت خانواده سبز شد؟ حضور یک مجری توانا در رأس آن یا کیفیت مطالب و مخاطبسنجی آن؟
در وهله اول حضور مجری خیلی مؤثر بود. چون این مجری را خیلی از مردم در حیطه خانواده قبول کرده بودند و برای معرفی مجله لازم بود. اما بعد از آن، کیفیت خود مجله و کار بچهها در آن بود که مخاطبانشان را فهمیدند و با توجه به علاقه آنها مطلب تهیه کردند و این باعث موفقیتش شد.
/ فکر می کنید با توجه به این که شبکههای اجتماعی جای مجلات و روزنامهها را تا حدودی گرفته، آیا خانواده سبز هنوز همان محبوبیت قبلی را دارد؟
محبوبیت قبلی را دارد؛ اما خریدار قبلی را ندارد. چون همان طور که میگویید، فضای مجازی بی تأثیر نبوده، تا حدودی سر مردم را گرم کرده و خیلی اثر منفی داشته است. البته ما سعی کردیم به موازات مکتوب بودن، در فضای مجازی هم باشیم. کانال تلگرام، اپلیکیشن و سایتمان را تقویت کردیم و آنجا هم حضور داریم.
/ مؤسسه فارس پژواک نیریزان شامل هفتهنامه نیریزان فارس، سایت تحلیلی خبری هورگان و ماهنامه نیتاک میشود. میخواستم ببینم شما چه توصیهای برای موفقیت مجله ما دارید؟
نه تنها مجله، بلکه هر کسی در هر رسانهای کار میکند، چه مکتوب، چه صوتی و چه تصویری، باید صداقت و راستگویی داشته باشد. باید مردم را باور کند. افکار عمومی را قبول داشته باشد تا مردم هم قبولش کنند و بتواند موفق شود.
/ چند نفر در خانواده سبز مشغول به کار هستند؟
حدود ۲۸ نفر.
/ با توجه به این که خودتان مازندرانی هستید، چه توصیهای برای پیشرفت نشریات استانی دارید ؟
طبیعی است که باید مسائل استان مورد توجه این نشریات قرار بگیرد و بیشتر روی آن تأکید داشته باشند. وقتی مسائل محلی و مربوط به استان را سرلوحه کار خود قرار دهند، قطعاً برای مردم جالبتر است و موفق میشوند.
/ آیا قبول دارید که سیمای جمهوری اسلامی به نحوی از قافله رسانهها عقب مانده و اقبال عمومی نسبت به آن کمتر شده است؟
به نظر میرسد این طور باشد. البته باید کارشناسی کرد و نمیتوان همین طور قضاوت نمود. شاید به موازات هم پیش میروند. به نظر من، سازمان (صدا و سیما) باید بازتر برخورد کند، مسائل مهمتر مردم را در اولویت قرار دهد و رفاقتش را با آنها بیشتر کند.
/ چندی قبل شایعه بیماری شما سر زبانها افتاد. مشکل چه بود؟
مشکل تیروئید داشتم که آن را عمل کردم و در آوردم. البته ممکن بود خیلی خطرناک باشد که خدا رحم کرد و به خیر گذشت.
/ فکر می کنید چرا شایعه سرطان شکل گرفت؟
برخی از رسانهها و مردم دوست دارند که حتی به دروغ اطلاعات تازه بدهند. بعضی از این سایتها و کانالهای تلگرامی، برای این که خبر تازه بدهند و جذابیت ایجاد کنند، این را گفتند و این شد که مردم هم شایعه را پذیرفتند.
/ عنوان شده که شما اجازه ندادید هیچ خبرنگاری وارد حریم شخصی خانوادگی شما شود و همسرتان تاکنون در هیچ رسانهای مصاحبه نداده است. علت چیست؟ آیا نشریه خودتان هم به این مسئله پایبند است؟
همسرم اعتقاد دارد که کار از زندگی جدا است. خودش هم هرگز حاضر نیست وارد رسانه شود. هیچ وقت هم به تلویزیون نیامد؛ با این که بارها دعوتش کردند. اما بچههایم خودشان دوست داشتند و آمدند. من هم دوست دارم بیایند، کار کنند و راه من را ادامه دهند؛ اما علاقه نداشتند و نیامدند.
/ آیا رسانه میتواند وارد حریم شخصی خانوادگی کسی شود؟
این که مردم دوست دارند بدانند فلان شخصیت زن دارد یا ندارد، و این که چند تا بچه دارد بد نیست. اما آن قدر در رسانهها با این مسأله بازی کردند که حیثیت همه را بردند. این است که هنرمندان میترسند خبرنگاری را به خانهشان راه دهند.
/ اگر خانواده سبز بخواهد چنین مصاحبههایی را با افراد معروفی انجام دهد چه؟
با توجه به شناختی که هنرمندان روی خانواده سبز دارند، به ما این اجازه را میدهند.
/ از شیراز و شهرستان نیریز چقدر شناخت دارید؟
من سفارش حافظ را فراموش نمیکنم که گفت: «آنان که بامداد بهشت آرزو کنند/ خوب است در بهار به شیراز رو کنند.» من سعی میکنم که هر وقت بهار میشود، سری به شیراز بزنم. من به نیریز نرفتهام؛ اما دوستی به نام آقای نیریزی داشتم که خیلی پسر خوبی بود و اگر همان را الگو قرار دهیم، متوجه میشویم که نیریزیها خیلی مردم خوشاخلاق، محترم و متبسمی هستند.