ماهیصفت متولد ۲۰ بهمن ماه سال ۱۳۳۸ در شیراز است.
دارای پدری شیرازی و مادری اصفهانی است. دیپلم ریاضی دارد و دارای دو فرزند است. پسرش گرافیست و دخترش کارشناس نرم افزار و همسرش نیز خانهدار است.
او که به بمب خنده ایران معروف است در کارهای فرهنگی نیز فعالیت دارد. چاپ و نشر کتاب آموزش نماز به صورت رایگان در سراسر کشور، تهیه پیامکهای قرآنی، تهیه و تنظیم احادیث و پخش در سراسر کشور و… گوشهای از فعالیتهای فرهنگی ماهیصفت محسوب میشود.
او رکورددار اهدای رایگان کتاب آموزش نماز در دنیاست.
وی در مصاحبهای با ماهنامه «راه موفقیت» و روزنامه «دنیای اقتصاد» مواردی از زندگی شخصیاش مطرح کرده است که دانستن آن خالی از لطف نیست:
- انتخاب نام فامیلی «ماهیصفت» انتخاب پدربزرگم بود شاید فکر میکرده که این اسم نشانه و سمبل پویایی و بیآزاری است.
- همه مطالب طنزی که در برنامههای خود بیان و اجرا میکنم برگرفته از مسائل اجتماعی و آمیختهای از لطیفههای رایج در جامعه, SMS ها، خاطرات و… است که با انتخاب بهترین سوژهها آنها را در ذهنم ویرایش میکنم.
- روز ۱۷ بهمن سال ۸۳ صبح پدرم فوت کرد ولی همان شب چهار برنامه کنسل نشدنی داشتم ولی با این حال سر برنامه رفتم و اتفاقاً خیلی انرژی هم گذاشتم و برنامهها به خوبی اجرا شد.
- اصلاً دوست ندارم مرا با «مستر بین» مقایسه کنند.
- بارها در برنامههای خارج از کشور توسط منافقین تهدید شدم ولی همیشه خدا کمکم کرده است.
- خوشحالم که وسیله خندان مردم هستم.
- فردی قصد کاندیداتوری داشت و برای اینکه رأی بیاورد علیه من حرف زد تا مردم فلان استان به او رأی بدهند! البته قضیه خیلی زود لو رفت و دادستان وقت، عمل آن فرد را یک تخلف سیاسی برشمرد اما من همچنان دارم مردم را میخندانم.
- اوایل کارم در شهر مقدس مشهد تشنج زیادی ایجاد شد اما امروز با برطرف شدن همه آن سوءتفاهمها، بیشترین اجراهایم در همان شهر مشهد یا اطراف آن است!
- نام من در سال ۲۰۱۱ در کتاب ترجمه گینس به عنوان بیشترین اهدا کننده کتاب در جهان ثبت شد. البته به دلیل مسائل سیاسی، نام هیچ کدام از ایرانیها در کتاب گینس انگلیس ثبت نمیشود، علاوه بر من حتی رکورد آقایان رضازاده و علی دایی هم در کتاب گینس انگلیس ثبت نشده است، اما در ترجمه این کتاب در ایران، نام من با اهدای ۳ میلیون جلد کتاب ثبت شده است.
- یک بار در حرم امام رضا(ع) در حال خواندن نماز بودم که آقایی نزدیکم آمد و منتظر شد نمازم تمام شود و بعد از اینکه مطمئن شد من همان کمدین هستم، بغلم کرد و از من حلالیت طلبید و گفت: «اصلاً فکر نمیکردم حتی مسلمان باشید، چه برسد به اینکه نماز بخوانید!»
- شلوغترین ماه کاریام اول ماه شعبان، ماه رجب و بعد از آنها بهمنماه میباشد.
- قبل از اینکه بخواهم در محفلی صدای آقای فلانی را تقلید کنم، قبلاً جلوی خودش این کار را انجام دادهام و بعد اجازه ورود آن شوخی در جامعه صادر شده است.
- درآمدم آنقدری هست که زندگیمان به خوبی میگذرد، ضمن اینکه هزینه سنگین چاپ کتابهای آموزش نمازمان را هم تأمین میکند.