او یکی از کسانی است که نامش میان زنان موفق ایران ثبت شده است، چون تلاش کرد مشکل بزرگ خودش را حل کند و از آنجا که این مشکل برای بسیاری از زنان جهان وجود داشت، تبدیل به یکی از ثروتمندترین زنان ایران شد.
علی رغم علاقه زیادی که به درس و ادامه تحصیل داشته به سبب مشکلات خانوادگی و بعد از آن ازدواج، موفق به ادامه تحصیل وکسب مدارک دانشگاهی نشده است.
او برای کمک به خانواده پدرش از سن چهارده سالگی به کار مشغول شد. در جاهای مختلفی کار کرد و در نهایت با همسر خود که از ازدواج قبلی دارای دو فرزند دختر در سنهای ٢ و ٥/٤ سال بود آشنا و همین آشنایی منجر به ازدواج شد.
در ادامه گفتوگو با او را بخوانید تا بدانید که چطور میتوان با دقت بر اطراف و البته اطرافیان، حتی در دشوارترین شرایط اقتصادی، نیاز مالی را کنار زد، به موفقیت رسید و با عنوان مخترع، صاحب شرکت شخصی و کارآفرین شد.
*****
بعد از ازدواج اوایل انقلاب با مشکلات مالی مواجه شدیم. برای کمک به شوهرم و گذراندن دوران سخت زندگی و ادامه تحصیل فرزندانم به کار مشغول شدم. از آنجایی که به ورزش علاقه زیادی داشتم، مسئولیت ورزش در پارک را برعهده گرفتم و برای پیشرفت در کار، به کلاسهای مربیگری مراجعه کردم و کارت مربیگری را گرفتم و در سال ٧٤ به استخدام تربیتبدنی شمال شرق تهران درآمدم و بعد از مدت کوتاهی به دلیل کوشا بودن و فعالیت زیاد مسئول هیئت همگانی شدم و اولین گروه کوهنوردی بانوان را پایهگذاری کردم.
در حین این فعالیتها گزینش آموزش و پرورش شدم و به عنوان معلم حقالتدریس ٣٦ ساعت در آموزش و پرورش مشغول به کارشدم تا این که در سال٨٠-٧٩ «امحا» را به اوج رساندم.
- چه ایدهای موجب شد که به دنبال «امحا» رفتید؟
در محلی که من ساکن بودم، سوسکهای ریز و درشت به فراوانی دیده میشد تاجایی که در هر جایی ازخانه سوسکها لانه داشتند؛ حتی گاهی درسفره نان و نمکدان هم دیده میشدند. چون تخم سوسک دارای مقاومت زیادی است، مانع از این میشود تا همه آنها ریشهکن شوند. من همیشه در فکر این بودم که چگونه میتوان آنها را ریشه کن کرد. در طی مطالعات علمی و تجسس از دیگران، خمیری را درست کردم؛ اما ایده فروش و توزیع این خمیر را همسرم به من داد.
- اطلاعات برای ریشه کن کردن سوسکها را از کجا به دست آوردید؟
بخشی از ماده این خمیر به عنوان دانش عمومی در کتابها وجود دارد و بخش دیگر آن را با تحقیق و آزمایش به دست آوردم.
- خانم هاشمی چه مراحلی را برای تهیه و تولید پشت سرگذاشتید؟
من زمانی این خمیر را در خانه درست میکردم و داخل تیوپهای فلزی میریختم و از طریق شاگردانم به افراد متقاضی عرضه میکردم. سپس به فکر تولید وسیع این خمیر افتادم. اولین بار به وزارت بهداشت - اداره کل نظارت - مراجعه کردم ولی به نتیجهای نرسیدم و پس از مشورت با یکی از اقوام به اداره ثبت مالکیت صنعتی مراجعه کردم و فرم ثبت را دریافت کردم. ولی با مشکل فرمول مواجه شدم، زیرا باید فرمول علمی آن مشخص میشد. مشکل دیگر برای تأیید اختراع، گواهی از جانب یک سازمان علمی بود که ثابت کند اختراع من از قوه به فعل رسیده است.
برای رفع مشکلات خود اول به بیوشیمی دانشگاه تهران، سپس به دانشگاه علوم پایه مراجعه کردم، اما کمکی به من نشد. تا این که در دانشکده دامپزشکی موفق به دستیابی به فرمول شدم و پس ازسختیهای بسیار در سال ٧٧-٧٦ برای تأیید گواهی نوآوری به سازمان پژوهشها مراجعه کردم. به خمیر من،کد داده شد و بعد از بررسی در مورد این که از خمیر دیگری در این خمیر استفاده نشده است خمیر را برای تأیید به پژوهشگاه صنعت نفت فرستادند.
اما در پژوهشگاه صنعت نفت کارشناس این مسئله، در مرحله اول ٥٠ درصد به این خمیر تأییدیه داد و بعد از توضیحاتی که من به ایشان دادم و در پیوست تحقیقاتی که انجام دادند، این خمیر سوسککش را ١٠٠% تأیید کردند و این گواهی به سازمان پژوهشها فرستاده شد و نوآوری و اختراع من تأیید و ثبت شد و در سال ٧٨-٧٧ به فکر تأسیس شرکت افتادم.
در سال ٧٩، سوله و کارخانه را خریداری کردم و بعد از رو به راه کردن اوضاع در مرداد ماه ٧٩ کارخانه کار خود را شروع کرد. سختیهای زیادی را در این راه پشت سرگذاشتم و از الطاف خداوند سپاسگزارم که همیشه بامن بود.
- غیر از مشکلاتی که ذکرکردید، چه مشکلات دیگری بر سر راه داشتید؟
در این جا باید متذکر شوم که من چیزی را به نام «مشکل» نمیشناسم. از کودکی تاکنون چیزی را که به آن مشکل میگویند در زندگی داشتهام ولی با توکل به خدا و پشتکار آنها را رفع کردهام.
در زمان تأسیس کارخانه و شرکت، شریکم شروع به ناسازگاری کرد و مانع از تولید من شد و مسائل تولیدی کارخانه را از دست من خارج کرد. این در زمانی اتفاق افتاد که مادرم را هم از دست دادم.
باور کنید با تمام این مشکلات، در داخل شرکت به تنهایی خمیر را ساختم و در اختیار مشتری قراردادم.
پس از آن به تأسیس مجدد کارخانه درگرمسار مشغول شدم و راهی را که با مصائب فراوان پشت سرگذاشته بودم دوباره طی کردم و در حال حاضر مشغول تولید «امحا» هستم و این خمیر حرف اول را در ایران میزند.
- در حال حاضر فکر میکنید چه مشکلاتی برای کارآفرینی بانوان وجود دارد؟
یک زن باید در درجه اول چیزی را به نام مشکل حس نکند و با توکل به خدا و تلاش فراوان آنها را پشت سر بگذارد. من معتقدم که یک زن باید در خانه مادری نمونه و همسری فداکار باشد؛ چنان چه خود من فرزندانم را استوار بزرگ کردم. دختر بزرگ من مهندس کشاورزی و دختر دوم من یک گرافیست است. زن باید در خانه وجود زنانه خود را برای شوهرش حفظ کند. باید در محیط خانه و خانواده نمونه باشد و از مشکلات بیرون هراسی نداشته باشد. در صورتی که با مشکلات رفتاری در محیط کار روبرو شود با منش و رفتار شایسته این موانع را میتواند پشت سر بگذارد. در نهایت من همان طور که گفتم معتقدم مشکل وجود ندارد و این واژه بی جهت به وجود آمده است.
- «امحا» چند شعبه در ایران دارد و آیا به کشورهای خارجی نیز معرفی شده است؟
«امحا» دو شعبه را در ایران دارد و به صورت غیر رسمی توسط فروشندگان مشهد در ترکمنستان و افغانستان توزیع میشود.
- چه فاکتورهای مهمی برای موفقیت وجود دارد؟
در درجه اول ایمان به خدا که فاکتور مهمی است و در درجات بعدی امید داشتن، نگاه خاص و نو به مسائل، فکر برتر، انسجام و پشتکار، از فاکتورهای مهم در ایجاد موفقیت است.
- سرمایه اولیه شما چه قدر بود؟
سرمایه اولیه نداشتم.
- بزرگترین آرزوی شما در زندگی چیست؟
تصور من از آینده و خوشبختی پول نیست. ثروتی را که خدا در اختیار من قرار داده تنها برای خود نمیدانم و اگر این سعادت نصیبم شود که منشأ خیر شوم این کار را انجام خواهم داد. / کارآفرین ناب