تعداد بازدید: ۲۱۶۱
کد خبر: ۴۰۴۱
تاریخ انتشار: ۰۳ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۶:۲۰ - 2018 23 January
شعردونی
ابراهیم زهری
شعری از بچه‌های انجمن شعر طنز شیراز
پس از طی کردن یک درد جانکاه
به خوابی خوش فرو رفتم شبانگاه
در آن رؤیا بدیدم در بهشتم
شدم مسرور از این سرنوشتم 
دو صد حوری همه خندان و دلشاد
همه قدها مثال برج میلاد 
نشستم تا شدم غرق تماشا
گرفتم بوسه با کل مزایا 
نوای تار و دف از دور و نزدیک
صدای هایده، اندی و مارتیک 
یکی بگذاشت من را در کف دست
دگر مالید پشتم با دو تا شست
پماد خارجی از جنس اعلا
بمالیدند از پایین به بالا 
سپس جامی شراب ارغوانی
دو تا سیخ کباب و تکه نانی 
به روی آن  چنان مردان لوطی
همه با هم زدیم پپسی قوطی 
پس از آن شد کمی حالم دگرگون
کمر دردم ولی گردید افزون 
شدم بیدار و چون دیده گشودم
دو بوسه از رخ یارم ربودم
به او گفتم تو حوری بهشتی
در این دنیا برایم سرنوشتی
همیشه چونکه بودی یار و یاور
نگهدار تو باشد حی داور

غیر قابل انتشار: ۰
انتشار یافته: ۱
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۸:۲۱ - ۱۳۹۶/۱۱/۰۳
0
0
قشنگ بود. ولی نکته های منشوری هم زیاد داشت!
نظر شما
حروفي را كه در تصوير مي‌بينيد عينا در فيلد مقابلش وارد كنيد
پربازدیدها