این بار میخواهیم از مردی بنویسیم از ماه مهر... کسی که اول مهر ۱۳۱۹ چشم به جهان گشود و در ۱۷ مهر ۱۳۹۹ به دیار باقی شتافت.
موسیقیدان و خواننده ایرانی؛ زاده مشهد، کسی که ۸۰ سال زیست، خسرو آواز ایران لقب گرفت و سال گذشته به دلیل سرطان کلیه جانش را از دست داد.
او همواره خود را با مردم میدید و کمتر کسی بود که نام «استاد محمدرضا شجریان» را نشنیده باشد.
ربنای او اثری جاویدان در پیوند مذهب و موسیقی بود؛ هر چند صدا و سیما سالهاست این صدا را از مردم ایران زمین محروم کرده اما او یگانه فردی بود که توانست در هنگام افطار در ماه رمضان با صدای ملکوتیاش دست نیازمان را به سوی خالق بینیاز دراز کند.
شجریان در میان دوستداران خود با عناوینی همچون «استاد آواز ایران» و «خسرو آواز ایران» شناخته میشود.
بسیاری از مردم ایران او را مهمترین چهره موسیقی ایرانی و یکی از نمادهای مهم فرهنگ و موسیقی ایران زمین میدانند.
شجریان از آوازهای بینالمللی هم برخوردار بود و توانست جایزه «خداوندگار موسیقی» را دریافت کند و نامزد جایزه «گِرِمی» شود.
او از سوی سایت انجمن آسیا به عنوان پرآوازهترین هنرمند موسیقی اصیل ایرانی معرفی شده است. شجریان همچنین توسط رادیوی عمومی ملی (NPR) در سال ۲۰۱۰ یکی از ۵۰ صدای برتر جهان معرفی شد.
او استاد خط بود. خوشنویسی را در بالاترین مقام میدانست و در خط نستعلیق حرفی برای گفتن داشت.
رئیس شورای عالی موسیقی ایرانی، بنیانگذار گروه شهناز، شرکت دلنواز، باغ هنر بم و طراح چند ساز موسیقی از دیگر عناوین استاد آواز بود.
اما راز محبوبیت شجریان در میان ایرانیان چیست؟
چه چیزی او را به یکی از محبوبترین هنرمندان در میان جامعه ایران تبدیل کرده است؟
وی در یکی از مصاحبههای خود با یورونیوز به راز محبوبیتش اشاره میکند و میگوید همراهی با مردم، خود محبوبیت ایجاد میکند. البته موسیقی باعث آشنایی است اما تنها علت نیست و رفتار، گفتار و کردار فرد نیز پشت سر موسیقی قرار میگیرد.
مثلاً یکی از هنرمندان که سالها محبوب مردم بود یک اشتباهِ اشتباهی کرد و همین باعث شد مردم او را کنار بگذارند! پس این موسیقی نیست، این رفتار است، این کردار است.
جامعه آگاه است، جامعه بیدار است، جامعه مو را از ماست میکشد، کوچکترین اشتباه در برابر پروژکتوری که جامعه بر روی شما انداخته است، سبب میشود تا شما هیچ چیزی را نتوانید پنهان کنید؛ کوچکترین اشتباه و ریاکاری بزرگ میشود و به شما نشان میدهند.
من سعی کردم اشتباه نکنم، البته میگویم سعی کردم اینکه اشتباه کردم یا نه، نمیدانم.
عقیده دارم موسیقی من برای مردم است، برای وزیر و وکیل و رئیس جمهور نمیخوانم هرچند اگر آنها هم با مردم باشند موسیقی را میشنوند. ما باید انسانها را در اولویت قرار دهیم و موسیقی را برای آنها ارائه کنیم؛ فرق نمیکند چه ایرانی چه غیرایرانی... موسیقی برای انسانیت است.
محمدرضا عزیزِ دلِ پدر بود؛ «مهدی شجریان» تصور نمیکرد که سالها بعد همین پسرش، عزیزِ دلِ میلیونها ایرانی خواهد شد.
«محمدرضا شجریان» هم عاشق پدرش بود و هم پشتکار مادر را به ارث برده بود.
زمانی که تصمیم گرفت به تهران برود تا صدای خوشش را در رادیو امتحان کند، به حرمت پدر که دوست نداشت وارد موسیقی شود، نام هنری «سیاوش بیدگانی» را انتخاب کرد.
به عشق پدر بود که آلبوم «بهیاد پدر» را با تلاوت چند سورهی قرآنکریم، در زمانی که معروف و مشهور بود منتشر کرد. آنزمان دیگر پدر نبود که ببیند حالا او عزیز دل ملت ایران است.
۱۷مهر، خبر تلخ درگذشت شجریان منتشر شد. مردم از کوچک و بزرگ، بهتلخی گریستند و روبروی بیمارستانجم تهران «مرغ سحر» خواندند.
۱۸ مهر، خسروی آواز ایران مجدداً عزم مشهد کرد و اینبار به توس رفت تا در کنار آرامگاه فردوسی، فخر ادبیات ایران، آسوده بخوابد. ۱۹مهر، درست ۱۸روز پس از جشن تولد ۸۰ سالگیاش، او را با صدای «ربنا»، کنار موزه فردوسی و در نزدیکی دوست قدیمیاش «مهدی اخوانثالث» به خاک سپردند.
استاد آواز ایران در مصاحبهای گفته بود: «من نه اهل غرورم و نه خودشیفته و نه اهل تکبرم. غروری اگر دارم، غرورم، غرور فرهنگی است، غرور ملی است، غرور شخصی نیست. من غرور شخصیام را فدا میکنم برای غرور ملیام و غرور فرهنگیام. چون فرهنگم مال ملتم است و ملتم غرور من است، ملتم یک ملت متمدن و با فرهنگ است.»
عباس عبدی، تحلیلگر مسائل سیاسی و اجتماعی پس از درگذشت ایشان نوشت: استاد شجریان به چنان استغنایی رسیده بود که حاضر به زیر پا گذاشتن اصول اخلاقی درست خود نبود و این راز مانایی شجریان است.
عروج و واکنش ایرانیان
حسین علیزاده موزیسین: «استاد شجریان نشان داد که برای همیشه زنده خواهد ماند و فراموش نمیشود. استاد شجریان قدرتی را نشان داد که حتی وقتی در این دنیا نیست، از وجود او ترس دارند.»
احمد پژمان موسیقیدان: «خبرِ تأسفبارِ درگذشتِ اُستاد محمّدرضا شجریان موجبِ تألّمِ عمیقِ اینجانب شد. به یاد میآورم نخستین دیدارِ من و محمدرضا شجریان به دعوت استادِ زندهیاد حسینِ دهلوی و آقایِ محمودِ کریمی دست داد و در طولِ سالیانی که گذشت هر چند تداومِ مستمر نیافت لیکن رشتهٔ مهر هرگز گسسته نشد. برای آن هنرمندِ درگذشته آرامشی ابدی و برای خانوادهٔ داغدارِ ایشان صبر و آرامش آرزو دارم.»
محمد اصفهانی خواننده:
«من از تو صبر ندارم که بیتو بنشینم
کسی دگر نتوانم که بر تو برگزینم
استاد، صدای بینظیر شما با اشعار بینظیری عجین شده که همواره در ما زندگی میکند. این مفارقت را تسلیت نمیگویم چون شجریان مدتهاست که در مقام حضور متمکن است.»
علیرضا قربانی خواننده: «استاد شجریان عزیز همیشه در قلبمان باقی خواهی ماند.»
کیهان کلهر موسیقیدان: «جان از تن آواز رفت.»
شهرام ناظری خواننده: «استاد شجریان رفتنی نیست، او برای همیشهی تاریخ زنده و جاوید است.»
اصغر فرهادی کارگردان: «محبوب قلبهای ایرانیان جهان را ترک کرد.»
بهروز وثوقی بازیگر: «روحت شاد رفیقم.»
اردلان سرفراز شاعر و ترانهسرا: «آری این سیلاب بیامان مصیبت را گویی سرِ باز ایستادن نیست. عزیزانی که میروند اما هرگز نمیمیرند با مرگ تن پایان نمیگیرند حتی اگر این صحنه از آنان یک چند خالی ماند.»
محمود دولتآبادی نویسنده: «تلخی پایانِ زندگی شجریان منحصر به این کمتر از یک سال اخیر نبود که با گرمای خانواده، دلدادگی پزشکان مجرب و علمِ پزشکی زنده نگه داشته شد. تلخی عمیقتر آن بود که هنرمند ممتاز آواز ایران در اوج کمالیافتگی، حضور و بانگِ بینظیرش دریغ شد از مردمی که اکنون به سوگ او نشستهاند و اشک میریزند.»
مهران مدیری بازیگر و کارگردان: «هرگز از مرگ نهراسیدهام اگرچه دستانش از ابتذال، شکنندهتر بود. هراسِ من باری همه از مردن در سرزمینیست که مزدِ گورکن، از آزادیِ آدمی افزون باشد…»
علی دایی فوتبالیست: «استاد شجریان تا ابد صدایش ماندگار است. او متعهدانه و شکیب و با تأمل فرهنگ ناب ایرانی را در قامت موسیقی به خارج از مرزهای ایران کشید. این واقعه دردناک را به همایون عزیز و خانواده محترم استاد و عموم مردم ایران تسلیت عرض مینمایم.»
نظر شما